چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۸۸
اول فکر کردم منظورشان شمس الدین وهابی است که دعای کمیل خانه شان غلفتی 69 تا دستگیر تحویل جامعه مشارکتی داد که اکثرا آزاد شدند، ولی بعدا دیدم که نه، منظور همان حکومت عربستان سعودی است که سه سال قبل احمدی نژاد، خودش را با لوسیون های مناسب چرب کرده بود و در حال زیارت مسجد الحرام دست پادشاه عربستان سعودی را ول نمی کرد و داشت می رفت که ساکن پادشاه سعودی بشود. یک جوری می گویند اسلام آمریکایی انگار تا شش ماه قبل از صبح تا شب خودشان را برای بارگاه عربستان سعودی جر نمی دادند. منتهی فرقش این است که یک زمانی دیپلماسی ایران درست بود، عربستان سعودی برای اولین بار قبرستان بقیع را گل روی خاتمی و هاشمی باز کرد و به شیعیان احترام گذاشت، حالا حکومت می خواهد مردم یمن را مثل مردم غزه و فلسطین با پول نفت به کشتن بدهد، عربستان هم قبل از برگزاری مراسم حج ضمانت کتبی گرفته و رسما اعلام کرده است که " مقامات ایرانی تضمین داده اند که زائران ایرانی قصد اخلال در مراسم حج امسال را ندارند."
فقط همین مان مانده بود که به حکومت عربستان تضمین رسمی بدهیم که دادیم. نکته مهم این است که سگ در خانه خودش شیر است، به همین دلیل اجتماع بسیجیان با حضور مقامات دولتی و کوچک زاده عضو کمیسیون اعصاب و روان مجلس در مقابل سفارت عربستان سعودی تشکیل شد و بسیجیان تاریخ ادبیات و شعر ایران را ضایع کردند. در این مراسم شعارها چنین بود " وهابی وهابی دشمن سید علی"، " وهابی بی پدر اعدام باید گردد."، " خامنه ای حکم جهادم بده، از غصه یمن نجاتم بده". حالا احترام جهانی و دوستی در منطقه و دیپلماسی درست و همه اینها توی سرتان بخورد، " بی" با " لی" هم قافیه نیست، " جهادم" هم با " نجاتم" هم قافیه نیست. این کلب آستان ولایت که تله واق به مخملباف می کند و مصرفش بالا رفته کجاست که حداقل شعور ندارد، قافیه که می فهمد، لااقل دو تا شعار را درست کند که یارانه فرهنگی بیت به بیب فنا نرود.
دیدار دانشجویان بسیجی با رهبری
اعلام شد که فردا، رهبری با دانشجویان بسیجی ملاقات خواهد کرد. در همین راستا برنامه ملاقات هفتگی بیت بشرح زیر اعلام شد:
شنبه: دیدار بسیج دانشجویی با حضور نخبگان بسیج با رهبری
یکشنبه: دیدار شاعران بسیج با حضور سه تن از شاعران و 1200 بسیجی جان بر لب.
دوشنبه: دیدار فیلمسازان بسیجی با حضور نصفی کارگردان و 2000 بسیجی.
سه شنبه: دیدار همسران جوان بسیجی در حال کف کردن با رهبر معظم.
چهارشنبه: دیدار قاریان بسیجی در حال قارقار بر روی سیم های بیت رهبری.
پنجشنبه: دیدار بقیه دانشجویان بسیجی با رهبری برای تائید متقابل.
جمعه: برگزاری نماز باشکوه جمعه به امامت رهبری و با حضور بسیجیان تهران و حومه.
اصلاحیه: نام این محل از بیت رهبری به پایگاه مقاومت بسیج ابومجتبی تغییر یافت.
موش کور بخورد شوما را!
آدم از ترس می میرد، این رئیس پلیس یک کلمه که تهدید می کند که با تجمعات غیرقانونی برخورد می کنیم، یک دفعه گوشت تن آدم می ریزد از ترس، نه که تا حالا برخورد نمی کردند. خوب! چکار کنیم، می ترسیم دیگر، ما که از این چیزها ندیدیم. مثلا می گویند که کسانی را که در خیابان حاضر بشوند دستگیر می کنیم. ما هم که بچه مثبت لای پنبه بزرگ شده، اسم زندان اوین که بیاید از ترس مثل تابلوهای ون گوک می شویم زرد آسمانی. مثلا همین سی خرداد یا روز قدس یا سیزده آبان، تهدید کرده بودند که هر کس را بگیریم به عنوان جاسوس دشمن محاکمه می کنیم. همین شد که مردم ترسیدند هیچ کس نرفت یک سرفه توی خیابان بکند. حالا هم که دیدند فایده دارد هی تهدید می کنند.
عزیز من! قربانت گردم! باباجانم! شما قبلا هم فرمودید که هر کسی روز قدس شعار صهیونیستی بدهد جاسوس اسرائیل است و روز سیزده آبان هرکسی شعار ضد آمریکایی ندهد، عضو سیاست. خیلی خوب، همانطور که قبلا تهدید کردید و مردم به خیابان نیامدند، شانزده آذر هم نمی آیند. اصلا شما بگیر بخواب! ما خیلی ترسیدیم، اول چون شب بود سبیلاتو ندیدیم، بعد هم چون آلزایمر گرفته بودیم یادمان رفت. احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی که قبلا خیلی شدید تهدید می کرد و فایده نداشت، اعلام کرد: " با تجمعات غیرقانونی شانزده آذر برخورد می کنیم."
توضیح اول: در هفته گذشته شصت دانشجو دستگیر شدند، پس حتی اگر تجمعی هم نشود به هر حال دستگیر می کنند، قانونی و غیرقانونی هم ندارد.
توضیح دوم: روز قدس 300 نفر و روز 13 آبان 150 نفر و روز نماز جمعه رفسنجانی 100 نفر دستگیر شدند، مراسم مجوز هم داشت. پس اگر مراسم قانونی هم باشد دستگیر می کنند.
توضیح سوم: شما که چه قانونی باشد و چه نباشد دستگیر می کنید، داروخانه تان ما هم که نفت ندارد، دستشویی نیروی انتظامی هم که خراب است، تهدید برای چه می کنی، بپاش و برو.
احمد زیدآبادی و عمر مضر حکومت
می خواستم بنویسم این حکومت مگر فکر می کند عمر مفیدش چقدر است که شش سال زندان و پنج سال تبعید به زیدآبادی می دهد؟ بعد دیدم اصطلاح " عمر مفید" اصولا اصطلاح غیرمفیدی برای این حکومت است، به همین دلیل فکر کردم باید بپرسیم که وقتی از عمر حکومتی مثلا سه سال باقیمانده است، دیگر چه فرقی می کند که آدم را شش سال زندان کنند یا شصت سال؟ آن هم آدمی مثل زیدآبادی که همین الآن ولش کنی توی گناباد، شش ماه بعد باید یک جنبش مطبوعات و یک جنبش زنان و یک جنبش سبز و یک جنبش کارگری در گناباد اتفاق می افتد و آن وقت باید همه گنابادی ها را برای دور ماندن از مرکز تبعید کنند به تهران.
به نظر من حکومت و دادستان دارد فرافکنی می کند، خودشان می دانند آینده ندارند، دل شان را به این خوش می کنند که به تعدادی زندانی بگوئیم که شما پنج سال زندان می مانید یعنی ما تا پنج سال دیگر هستیم. من البته امیدوارم که زیدآبادی و ابطحی و عطریانفر و شریعتی و خیلی های دیگر که از زندان آزاد می شوند، فعلا یا در زندان یا در خانه استراحتی بکنند، تا ملت پوست این حکومت را به شکل مناسب استخراج کند و تحویل شان بدهند. ما این دوستان را سالم و سر حال لازم داریم، حالا چه توی خانه شان، چه توی گناباد، چه توی اوین. از همه مهم تر این است که احمد زیدآبادی و ابطحی و شریعتی و رمضان زاده و همه این بزرگان، کاری را که باید می کردند، کرده اند، حالا نوبت ماهاست، ما هم که حالا حالا ها هستیم.
امنیت یوخ دور!
اگر خدای ناکرده زبانم لال، چشمم کور، گوشم کر، آمریکا یا سازمان ملل یا دولت فرانسه یا محمود شمس الواعظین یا هر ایرانی و غیرایرانی چنین حرفی زده بودند، تا حالا شش بار به اتهام تبلیغ علیه نظام یا توطئه دشمن علیه حاکمیت اقتدار توی دهانشان زده شده بود. اصولا ما هم حرف مان همین است؛ اصولا هیچ کس امنیت ندارد، نه کسی که در حکومت است امنیت دارد، نه کسی که منتقد حکومت است امنیت دارد، نه کسی که دشمن حکومت است امنیت دارد، نه حتی کسی مثل حسین درخشان که طرفدار حکومت هم بود، در ایران امنیت دارد. حالا به من می گویند سیاه نمایی می کنی، حرف من نیست، دادستان تهران دیروز گفت: " هیچکس در ایران در حاشیه امن نیست."
جهان در آتش، ایران در امنیت کامل
در هفته گذشته شصت دانشجو در سراسر کشور بازداشت شدند. فقط در دانشگاه اهواز صد دانشجو به کمیته انظباطی احضار شدند. رجانیوز نوشت " اعتراض های دانشجویی در آلمان بالا گرفت." همین رجانیوز در همان هفته ای که دو تجاوز دسته جمعی در تهران انجام شد، و پلیس هم در یک تجاوز با متجاوزان همکاری شایان ذکری کرد، نوشت " ضرب و شتم شدید مردم توسط پلیس فرانسه" در خبرهای دیگر رجانیوز در مورد کشورهای دیگر می خوانیم " افزایش جنایات سعودی در یمن" و " رواج جشن طلاق در انگلیس". البته رجانیوز در هفته گذشته خبری منتشر کرده بود و با ارائه تصاویر فراوان از خشونت بیرحمانه پلیس آمریکا علیه دانشجویان خبر داده بود. این خبر در سال 1962 اتفاق افتاده بود. همین رجانیوز که خبر خشونت 47 سال قبل آمریکا را با عکس منتشر کرده بود، از انتشار خبرهای حمله پلیس به کوی دانشگاه که 47 روز قبل در ایران اتفاق افتاده بود، خودداری کرد. البته فکر نکنید که رجانیوز فقط خبرهای تلخ و سیاه از جهان را می نویسد، نه، به گزارش این خبرگزاری " استقبال بی سابقه مردم بولیوی از احمدی نژاد" در لاپاز صورت گرفت، عکس های این استقبال بی نظیر منتشر نشد تا چشم همه حسودها بترکد.
برد، باخت، فوتبال
تیم فوتبال ایران به اردن باخت. حالا اینکه فوتبال ما بهتر از اردن است یا بدتر از اردن است یا اصولا جایگاه و پایگاه فوتبال در ایران چه میزان و چه شکلی است، بماند. مهم این است که به قول گابریل گارسیا مارکز فوتبال هر کشوری آینده وضعیت اجتماعی آن کشور است، به همین دلیل هم بهترین دوره فوتبال کشور ما از اواسط دولت دوم هاشمی شروع شد و تا اواسط خاتمی ادامه داشت، تا بوی احمدی نژاد آمد، فوتبال هم بکلی خفه شد رفت پی کارش. افشین قطبی مربی تیم ملی فوتبال کشور، بعد از باخت ایران از اردن گفت " گاهی یادمان می رود فوتبال باخت هم دارد." به نظرم این طور که داریم پیش می رویم، کم کم به جایی می رسیم که یادمان می رود که فوتبال برد یا مساوی هم دارد. آقا افشین هم گویا بعد از شرکت اجباری در مراسم تحلیف رییس تقلبی تکان خورده ها.