آخرین اخبار سانی نیوز

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

خبر 'تهدید هاشمی رفسنجانی به استعفا' تکذیب شد

خبر تهدید اکبر هاشمی رفسنجانی به استعفا از سمت های حکومتی در اعتراض به اقدامات رهبر جمهوری اسلامی تکذیب شد.

روز سه شنبه، 15 سپتامبر (24 شهریور) منابع خبری ایران، از جمله خبرگزاری دولتی ایرنا، به نقل از یک منبع آگاه در دفتر آیت الله سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، خبر مذاکرات او با اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، را "به طور کلی نادرست" توصیف کرد.

خبر تکذیب این مذاکرات در پی گزارش سایت اینترنتی شبکه تلویزیونی العربیه، مستقر در دوبی، در روز 12 سپتامبر انتشار می یابد که در آن آمده بود آقای رفسنجانی هشدار داده است در صورت بازداشت مهدی کروبی از کلیه سمت های خود کناره گیری خواهد کرد.

گزارش العربیه با این خبر آغاز شده بود که "شنیده ها حاکی از آن است که آقای خامنه ای دستور بازداشت مهدی کروبی را صادر کرده است."

براساس این گزارش، آقای رفسنجانی در دیدار با اعضای مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت به دیدار خود با آیت الله خامنه ای اشاره و اظهارات خود در این دیدار را بازگو کرده بود.

در این گزارش به نقل از آقای رفسنجانی آمده بود که در این دیدار، وی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی گفت "شما نباید دستور دستگیری مهدی کروبی را صادر می کردید" و افزوده بودکه "با ادامه این روند، اوضاع پیچیده تر خواهد شد" اما آیت الله خامنه ای در برابر این اظهارات، تنها سکوت کرد.

در روزهای اخیر، افراد و رسانه های وابسته به دولت در واکنش به تصمیم مهدی کروبی برای پیگیری گزارش های مربوط به شکنجه و تجاوز جنسی به بازداشت شدگان اعتراضات پس از انتخابات و انتقاد از آنچه که تسلط نظامیان بر امور کشور خوانده است، خواستار بازداشت و محاکمه او شده اند.

به گفته العربیه، آقای رفسنجانی از اینکه همه چیز در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته و اوضاع کشور توسط نظامیان سپاهی کنترل می شود هم ابراز نگرانی کرد.

'تهدید به استعفا'

براساس این گزارش، اکبر هاشمی رفسنجانی با بازگو کردن گفتگوی خود با آقای خامنه ای، به اعضای مرکز تحقیقات استراتژیک گفت که به این ترتیب "من از همه چیز کناره گیری خواهم کرد، اجازه اقامه نماز جمعه را هم نمی دهند."

در پی اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و بروز گردهمایی های معترضان نسبت به آنچه که تقلب گسترده در این انتخابات خواندند، آیت الله خامنه ای در سخنانی در نماز جمعه تهران 29 خرداد، ضمن تایید مجدد نتیجه رای گیری، با هشدار علیه تجمع های اعتراضی و اعلام اینکه با آقای احمدی نژاد همفکر است، اتهامات وی علیه اکبر هاشمی رفسنجانی در جریان مناظرات تلویزیونی را نادرست توصیف کرد اما خواستار پس گرفتن این اتهامات هم نشد.

سخنرانی هشدار آمیز رهبر جمهوری اسلامی برخورد خشونت آمیز ماموران دولتی با تظاهرکنندگان و بازداشت گسترده معترضان و منتقدان دولت را در پی آورد و آقای رفسنجانی در روز 26 تیرماه، پس از یک غیبت غیر معمول، امامت نماز جمعه تهران را با حضور شمار بی سابقه نمازگزاران برعهده گرفت و در خطبه های نماز، ضمن تایید اینکه جمهوری اسلامی با یک بحران سیاسی مواجه است، خواستار آزادی بازداشت شدگان و یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای این بحران شد.

در جریان مراسم نماز جمعه روز 26 تیر، ماموران دولتی نمازگزاران را هدف حمله قرار دادند و تعدادی از آنان را هم بازداشت کردند و با خود بردند.

اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی واکنش خصمانه اشخاص و رسانه های طرفدار محمود احمدی نژاد را در پی داشت که رئیس مجمع تشخیص مصلحت را به دلیل خودداری از تایید انتخاب آقای احمدی نژاد و، به گفته آنان، عدم اطاعت محض از رهبری در این مورد، هدف حملات شدید لفظی قرار دادند و به انتشار اتهاماتی علیه برخی اعضای خانواده او مبادرت کردند.

قرار بود آقای رفسنجانی نماز جمعه تهران را، که امامان جمعه موقت به طور نوبتی بر عهده می گیرند، در روز 23 مرداد اقامه کند اما ظاهرا به دلیل نگرانی مقامات امنیتی از حضور گسترده نمازگزاران مخالف دولت، از حضور در این مراسم خودداری ورزید در حالیکه آیت الله خامنه ای یک فرد دیگر را به عنوان امام جمعه موقت تهران معرفی کرده بود.

قرار است اکبر هاشمی رفسنجانی در این هفته نماز آخرین جمعه ماه رمضان - موسوم به روز قدس - را اقامه کند در حالیکه احتمال می رود معترضان به نتیجه انتخابات، که با ممنوعیت کامل هر نوع گردهمایی مواجه بوه اند، در این نماز و راهپیمایی پس از آن شرکت کنند.

آقای رفسنجانی از قدیمی ترین شخصیت های جمهوری اسلامی و از افراد مورد اعتماد آیت الله روح الله خمینی، رهبر سابق جمهوری اسلامی است و در خلال سی سال گذشته، همواره سمت های مهمی را در تشکیلات حکومتی برعهده داشته است.

دفتر آقای رفسنجانی در مورد اصل خبر سایت العربیه و تکذیبیه آن از سوی یک عضو دفتر رهبری واکنشی نشان نداده است.

دستگیری فرزندان روحانیون معترض در قم

درحالی که روزنامه ها و پایگاه های خبری رسمی و نزدیک به دولت در ایران بیانیه آیت الله منتظری در انتقاد از دولت و حاوی درخواست از علما و مراجع برای اعتراض به اقدامات دولت در برخورد با معترضان پس از انتخابات را چاپ نکرده اند ، ناظران دستگیری فرزندان علما در قم را نوعی واکنش دستگاه های امنیتی و قضایی به انتقادات برخی از علما و مراجع دانسه اند.

سراج الدین میردامادی روزنامه نگار در پاریس معتقد است که فشار به بستگان جهره های روحانی برجسته در ماه های گذشته به یک رویه برای واداشتن روحانیون منتقد به سکوت در باره رفتار دولت تبدیل شده است.

البته نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که فرزندان مراجع منتقد عموما و به ویژه فرزندان و نوه های آقای منتظری خود از چهره های فعال در اعتراضات هستند و به این دلیل شاید هدف دیگر به گفته آقای میردامادی به تعطیلی کشاندن فعالیت های اجتماعی وسیاسی دفاتر علمای برجسته باشد.

به نظر نمی رسد دامنه این دستگیری ها تنها به چهره هایی محدود شود که نقشی در فعالیت های سیاسی داشته باشند.

با در نظر گرفتن مواردی که دستگیری ها در مورد کسانی انجام گرفته که نقش جدی در اعتراضات نداشته اند، حسن شریعتمداری فرزند مرحوم آیت الله سید کاظم شریعتمدای از مراجع تقلید می گوید که برخی از دستگیری ها نوعی گروگانگیری است.

از نظر آقای شریعتمداری هدف آنچه او گروگانگیری می نامد، جلوگیری از ادامه فعالیت های آقای منتظری و همراهی روحانیون بلند پایه با خواسته آیت الله منتظری است.

برخی از ناظران هم معتقدند فشار به فرزندان علما به آن دلیل انجام می گیرد که دولت بیم آن دارد که برخورد مستقیم با روحانیون با نفوذ با مقابله اجتماعی همراه باشد.

در همین زمینه آقای شریعتمداری معتقد است تا همین حد هم دولت با رویارویی با روحانیون، اگرچه می خواهد به آن ها هشدار دهد، اما در واقع خود را با مخاطره روبرو می سازد.

اگرچه اخبار دستگیری فرزندان روحانیون در روزنامه های درون ایران انعکاس نمی یابد، اما در شهر نه چندان بزرگی مانند قم انتقال شفاهی اخبار کافی است تا در شرایطی که آیین های پایان ماه رمضان نزدیک است، دسنگیری های تازه نوعی زور آزرمایی دولت با روحانیون منتقد برای جلوگیری از همراهی با آیت الله منتظری تلقی شود.

تعویق معامله هشت میلیارد دلاری سهام مخابرات ایران

سازمان خصوصی سازی ایران اعلام کرده بود روز چهارشنبه 25 شهریور بیشتر از 50 درصد سهام شرکت مخابرات ایران را به ارزش هفت هزار و 800 میلیارد تومان (7 میلیارد و 800 میلیون دلار) در بورس تهران عرضه می کند اما سازمان خصوصی سازی ایران عصر روز سه شنبه اعلام کرد که این مهم به تعویق افتاده است.

عرضه یکباره این حجم سهام در بازار بورس بی سابقه است و در صورت فروش این مقدار از سهام ، بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران صورت می گرفت.

سازمان خصوصی سازی اعلام کرده که زمان فروش این سهام به زودی اعلام خواهد شد.

شرکت مخابرات ایران یکی از شرکت های مشمول اصل 44 قانون اساسی است، که پیش از این پنج درصد از سهام آن سال گذشته در بورس عرضه شده و پنج درصد نیز به کارکنان و 20 درصد از سهام آن نیز از طریق سهام عدالت واگذار شده است.

با وگذاری پنجاه درصد از سهام، میزان سهام واگذار شده مخابرات به 80 درصد خواهد رسید و بنابر قانون، بقیه 20 درصد سهام مخابرات در اختیار دولت باقی خواهد ماند.

قرار بود فردا چهارشنبه، سهام بلوکی 50 درصد بعلاوه یک سهم شرکت مخابرات با نزدیک به 23 میلیارد سهم به قیمت هر سهم 340 تومان عرضه شود.

خریدار این سهام باید 20 درصد از قیمت را به صورت نقدی و بقیه را نیز در 16 قسط و هر شش ماه یک بار بپردازد.

برآوردها نشان می دهد که خریدار باید برای خرید شرکت مخابرات در همان ابتدا یک هزار و 560 میلیارد تومان (یک میلیارد و 560 میلیون دلار) به صورت نقدی به حساب خزانه دولت واریز کند.

پرداخت چنین مبلغ هنگفتی از عهده کمتر خریداری بر می آید و به همین دلیل برخی احتمال می دهند شرکت های دولتی یا شبه دولتی که توان تهیه چنین مبلغی را دارند، جزو خریداران باشند یا نهادهای دیگری با استفاده از توان مالی آنها سهام مخابرات را بخرند.

علاوه بر مبلغ نقدی، خریدار سهام مخابرات باید در 16 قسط و هر شش ماه یکبار 484 میلیارد تومان (484 میلیون دلار) را به دولت بپردازد.

خریداران احتمالی

گزارشهای دقیقی از خریداران احتمالی مخابرات منتشر نشده است، اما دو "کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین" و " کنسرسیوم پیشگامان یزد" به عنوان متقاضیان خرید سهام مخابرات اعلام شده اند.

جزئیات دقیقی شرکت های عضو این دو کنسرسیوم منتشر نشده و از میزان توانایی و نحوه تامین این حجم بزرگ نقدینگی برای خرید شرکت مخابرات اطلاعی در دست نیست.

توانایی مالی و فنی برای اداره چنین شرکت عظیمی اهمیت بسیاری دارد و مسئولان سازمان خصوصی سازی می گویند که این دو کنسرسیوم صلاحیت چنین کاری را دارند در حالی که گزارشها نشان می دهد یکی از این دو کنسرسیوم که متقاضی اپراتور سوم تلفن همراه بود به دلیل مشکلات فنی و مالی، از شرکت در مزایده کنار گذاشته شده بود.

برخی گزارشها حکایت از آن دارد که این کنسرسیوم ها به نوعی وابسته به دولت هستند.

علاوه بر این دو کنسرسیوم، برخی شرکت های وابسته به نهادهای نظامی نظیر شرکت سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان وابسته به سپاه پاسداران نیز آمادگی خود را برای خرید اعلام کرده است.

بخشی از سهام شرکت مخابرات ایران در واقع ودیعه تلفن همراه و ثابت است که دولت در طول سالها از مردم دریافت کرده است.

مبلغ این ودیعه ها متفاوت است و شرکت مخابرات ایران در سال گذشته اعلام کرده بود که ودیعه تلفن ثابت بین 20 هزار تومان تا 100هزار تومان است و مبلغ ودیعه تلفن همراه از 160هزار تومان تا 290هزار تومان متفاوت است.

هنوز سرنوشت این ودیعه ها بعد از واگذاری سهام شرکت مخابرات روشن نیست. این در حالی است که پیش از این اعلام شده بود که بخشی از سهام مخابرات در اختیار کسانی قرار می گیرد که از مخابرات تلفن خریده اند و نزد مخابرات ودیعه دارند.

بنابر تازه ترین آماری که شرکت مخابرات ایران منتشر کرده این شرکت هم اکنون نزدیک به 25 میلیون مشترک تلفن ثابت و بیشتر از 31 میلیون مشترک تلفن همراه دارد و برخی کارشناسان می گوید که این شرکت از جمله شرکت هایی است که سود تضمین شده ای دارد.


مدودف: تحریم بهترین ابزار در مقابله با ایران نیست

دمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه روز سه شنبه خواهان ادامه مذاکرات با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور شد اما تحریم ها را نیز لازم خواند.

آقای مدودف در دیدار با کارشناسان خارجی با بیان این سخنان افزود که این تحریم ها "چندان موثر" نیستند اما برخی مواقع استفاده از آنها ضروری است.

آقای مدودف خواهان رویکرد محتاطانه در برابر وضع تحریم های بیشتر در قبال ایران شده و تحریم را ضرورتا بهترین ابزار در مقابله با ایران ندانست.

رئیس جمهور روسیه تعامل دیپلماتیک با ایران را بهترین گزینه در مقطع فعلی خوانده است.

کشورهای غربی ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم می کنند، اتهامی که ایران همواره آن را رد کرده و دستیابی به دانش هسته ای و چرخه غنی سازی اورانیوم را حق خود دانسته است.

مقام های ایرانی در جدیدترین اظهارنظرهای خود می گویند که بر سر برنامه هسته ای دیگر مذاکره نمی کند اما قرار است اول اکتبر (نهم مهر) میان نمایندگان ایران و کشورهای طرف درگیر در برنامه هسته ای ایران دیداری صورت گیرد.

خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است این دیدار احتمالا در ترکیه انجام خواهد شد.

شورای امنیت سازمان ملل تا کنون چند قطعنامه علیه ایران به تصویب رسانده و تحریم هایی را علیه این کشور به اجرا گذاشته است.

برخی نمایندگان کشورهای پنج بعلاوه یک که شامل پنج کشور عضو دایم شورای امنیت و آلمان است، خواهان تشدید تحریم ها علیه ایران شده اند اما روسیه و چین تا کنون با این مساله مخالفت کرده اند.

چین و روسیه از بزرگ ترین شرکای اقتصادی ایران به شمار می روند و در بخش نفت و گاز ایران حضور چشمگیری دارند.

دولت ایران هفته گذشته یک بسته پیشنهادی در اختیار گروه 1+5 قرار داد.

مقامات ایران گفته اند از جمله این پیشنهادات، آمادگی ایران برای بحث در باره خلع سلاح هسته ای جهانی و نیز یک رشته مسائل بین المللی دیگر است.

آمریکا ابتدا در واکنش به بسته پیشنهادی ایران گفته بود این سند به نگرانی ها درباره ماهیت برنامه اتمی این کشور پاسخ نمی دهد اما سپس اعلام کرد همراه با سایر اعضای گروه ۱+۵ پیشنهاد جدید ایران برای گفتگو را پذیرفته است.

سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا گفته است به رغم نپرداختن بسته پیشنهادی ایران به خواسته کشورهای غربی برای توقف غنی سازی اورانیوم، محتوای این بسته فرصتی را برقراری گفتگوی مستقیم با ایران فراهم کرده است.


احمدی نژاد: باید کاری کنیم که ما خواستار تحریم بنزین باشیم

رئیس جمهوری ایران روز سه شنبه ۲۴ شهریور (۱۵ سپتامبر) در مراسم تودیع و معارفه وزیران سابق و جدید نفت، از مسئولان این وزارتخانه خواست که در جهت خودکفایی نفت و بنزین چنان اقدام کنند که درآینده خود ایران خواستار تحریم ورود بنزین باشد.

محمود احمدی نژاد دراین مراسم همچنین پیشنهاد کرده که بار پتروشیمی از شانه وزارت نفت برداشته و مثلا به وزارت صنایع واگذار شود.

در مراسم همچنین مسعود میر کاظمی وزیر جدید نفت، نیز از تأسیس معاونت نفت و گاز در وزارت صنایع خبرداده و گفته است: این معاونت با هدف حمایت از سازندگان داخلی در صنعت نفت دایر شده است.


جزایری: فراکسیون اقلیت دخالت نظامیان در سیاست را ثابت کند

معاون رییس ستاد کل نیروهای مسلح در ایران گفته است: اقلیت مجلس باید دخالت نظامیان در سیاست را اثبات کند.

مسعود جزایری در واکنش به بیانیه فراکسیون اقلیت مجلس که در آن به سخنان فرمانده سپاه اعتراض شده بود، گفته است: این افراد تلاش می کنند با فرافکنی، ماموریت حفاظت از نظام را که به سپاه پاسداران واگذار شده است، به معنای دخالت سپاه در سیاست تعبیر کنند.

آقای جزایری همچنین بحرانی بودن شرایط کشور را که اقلیت مجلس به آن اشاره کرده، کذب محض خوانده و گفته است: شرایط کشور در حالت کاملا عادی قرار دارد.

فراکسیون اصلاح طلبان مجلس ایران هفته گذشته با صدور بیانیه ای به اظهارات فرمانده سپاه علیه میرحسین موسوی و محمد خاتمی اعتراض کرد و آن را نمونه ای از دخالت نظامیان در سیاست دانست.

فرمانده سپاه اقای موسوی و آقای خاتمی را متهم کرده بود که در انتخابات اخیر قصد حذف رهبری را داشته اند.^

روزنامه شرق؛ حکایت غم انگیز نسلی امیدوار

داستان روزنامه "شرق" حکایت غم انگیز نسلی از روزنامه نگاران امیدوار ایرانی است که اینک شش سال پس از انتشار نخستین شماره این روزنامه هر یک جایی دور از یار و دیار و تحریریه این روزنامه دارند.

در روزی که سومین توقیف این روزنامه از سوی قوه قضائیه ایران رفع شده است، جمعی از مدیران آن در حبس به سر می برند، گروهی از روزنامه نگاران و خبرنگاران آن از ایران هجرت کرده اند و از آنها که در کشورشان مانده اند و به زندان نیفتاده اند، جمعی یا ترک حرفه و کار کرده اند یا دیگر جایی برای فعالیت ندارند و گروهی اندک هم در سکوت و سکون روزگار می گذرانند.

روزنامه شرق که نخستین شماره آن در دوم شهریور ۱۳۸۲ و با طراحی نام آن توسط "حسن کریم زاده" و خطاطی "محمد احصایی" هنرمند نامدار ایرانی منتشر شد، در شرایطی حیات خود را آغاز کرد که پس از شکست طرح های اصلاح طلبانه محمد خاتمی در اواخر دوران ریاست جمهوری اش، فضای امیدوارانه چندانی در میان نخبگان ایرانی وجود نداشت. این روزنامه با گرد هم آوردن روزنامه نگاران جوانی که معدل سنی آنها کمتر از ۳۰ سال بود، پای گروهی از پژوهشگران و صاحبفکران ایرانی را که در حاشیه بودند به عرصه عمومی باز کرد و در کنار به نقد کشیدن جریان اصلاح طلبی در ایران به سرعت به یکی از پرتیراژترین روزنامه های خصوصی تاریخ مطبوعات ایران بدل شد.

شماره نخست روزنامه شرق، به طرح دلایل ارسال پارازیت بر روی شبکه های ماهواره ای مخالف دولت ایران اختصاص داشت که گفته می شد از طریق کشور کوبا ارسال می شد.

تیتر اول اولین شماره روزنامه شرق با کاریکاتوری از فیدل کاسترو که دود سیگار برگش به شکل پارازیت های ماهواره ای درآمده بود، با طراحی افشین سبوکی منتشر شد و برای معدود دفعات تا آن زمان، کاریکاتور را در شش ستون به صفحه اول یک روزنامه جدی راه داد که در نوع خود اقدامی خلاقانه و جسارت آمیز بود.

مهمانی منتقدان و حذف شدگان

طرح انتشار روزنامه شرق، پس از آن شکل گرفت که در جریان انتخابات دوم شورای شهر و روستا در ایران، آبادگران (به عنوان هسته اولیه اصولگرایی) که یک جریان سیاسی نوظهور در ایران بود، در تهران به پیروزی رسید و متعاقب آن محمود احمدی نژاد را به عنوان شهردار تهران برگزید.

حضور آقای احمدی نژاد در شهرداری تهران که مدیر روزنامه پرتیراژ همشهری هم محسوب می شد، باعث شد تا به مدیریت محمد عطریانفر در این روزنامه که به بیش از ۱۰ سال می رسید خاتمه داده شود.

با خاتمه کار محمد عطریانفر در روزنامه همشهری، این بار ایده انتشار یک روزنامه خصوصی با نگاه به تجربه روزنامه دولتی همشهری هدف مدیران سابق این روزنامه شد و با پیوستن مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه تازه مجوز گرفته شرق به مجموعه مدیران و روزنامه نگاران اخراجی از همشهری، چند ماه پس از خروج از همشهری، شرق به روی دکه های مطبوعاتی رفت.

روزنامه شرق در ابتدای انتشار با نگاه به تجربه موفق همشهری به عنوان یک نهاد غیر دولتی و یادآوری تجریه روزنامه جامعه به عنوان یک تجربه موفق روزنامه نگاری اما ناکام سیاسی، پایه گذاری شد به شکلی که پس از توقیف فله مطبوعات ایرانی، قاضی سعید مرتضوی که دستور توقیف ده ها نشریه را صادر کرده بود، در جمعی خصوصی از شرق به عنوان روزنامه ای یاد کرد که "آمده و با سیاست اعتدالی می خواهد بماند."

شرق با انتشار یک هفته نامه رایگان برای کودکان در صدد احیای طرح انتشار روزنامه برای کودکان برآمد و سپس ضمائم رایگان دیگری همچون "سیاست نامه"، "کتاب خانه"، "دانش نامه" و سال نامه منتشر کرد.

هرچند شرق در پی انتشار مستقل هریک از تولیدات تازه مطبوعاتی اش بود اما تا گرفتن مجوز انتشار، این نشریات را به طور رایگان و همراه با روزنامه خود منتشر می کرد تا تمرینی برای ساختن یک نهاد خصوصی مطبوعاتی باشد.

این روزنامه در جریان صدمین سالگرد انقلاب مشروطه در ایران هم همایشی با حضور متفکران ایرانی برگزار کرد که قرار بود مقالات آن به صورت کتابی مستقل منتشر شود که توقیف روزنامه و پراکنده شدن کارمندان، مانع آن شد.

با اینکه به گفته منتقدان، روزنامه شرق توانسته به خوبی خط قرمزهای سیاسی و اجتماعی و مذهبی را در ایران رعایت کند، اما در جریان انتخابات مجلس هفتم توقیف این روزنامه به مدیران و روزنامه نگاران آن نشان داد فعالیت های مطبوعاتی هنوز به ثبات و قوام کافی نرسیده و تضمینی برای دوام و بقای آن نیست.

شرق برای اولین بار به مدت یک روز همراه با روزنامه "یاس نو" به دلیل انتشار خبر نامه اعتراضی نمایندگان مجلس ششم پس از رد صلاحیت گسترده آنها و همچنین پوشش سخنان وکیل زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی - کانادایی که در زندان اوین کشته شد، توقیف شد.

پس از ارسال نامه‌ای از سوی مدیران روزنامه به سعید مرتضوی و عذر خواهی از او ، شرق توانست فعالیت خود را از سرگیرد اما یک سال و نیم پس از آن بار دیگر به علت چاپ یک کاریکاتور توقیف شد.

این کارتون، تصویری از بازی یک خر و اسب در شطرنج را نشان می داد که دور سر یکی از آنها هاله ای از نور بود.

این کارتون صفحه آخر روزنامه شرق که "قاعده دیگر بازی" نام داشت از سوی مسئولان قضایی به محمود احمدی نژاد نسبت داده شد و روزنامه را برای مدتی طولانی به توقیف کشاند.

روزنامه حدود سه ماه بعد رفع توقیف شد اما مدیران، سردبیر و جمع کثیری از روزنامه نگاران آن پراکنده شده بودند و در جایی دیگر مشغول بودند. شرق باز هم پس از این و با گروه دیگری منتشر شد اما باز هم به دلیل مصاحبه با نویسنده ای همجنس گرا در میانه تابستان سال ۱۳۸۶ توقیف شد تا امروز که دو سال از آن می گذرد.

وکیل مدافع روزنامه می گوید شرق دوباره منتشر خواهد شد اما مهدی رحمانیان مدیر مسئول آن از این همه تلاش دوباره برای انتشار و توقیف های بی امان دلسرد به نظر می رسد و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران هم پس از انتخابات ریاست جمهوری دگرگون شده است.

روزنامه شرق که با شعار "روزنامه بخش خصوصی" می خواست یکی از اولین نهادهای مطبوعاتی خصوصی در ایران پس از انقلاب باشد، در انجام طرح خود ناکام ماند و خود بخشی از تاریخ پردرد و رنج رسانه های ایرانی شد.

در روزی که خبر از رفع توقیف این روزنامه رسیده، محمد قوچانی سردبیر آن در زندان به سر می برد و محمد عطریانفر مدیر شورای سیاست گذاری اش همچون احمد زید آبادی، دبیر گروه تاریخ روزنامه در حبس است، روزنامه نگارانش در گوشه و کنار جهان پراکنده شده اند و شرق رفع توقیف شده، همچون ماهی قرمزی از تنگ آب بیرون است.

به قول یکی از نویسندگان سابق این روزنامه، اگر رمقی برای انتشار مجددش هم باشد، دیگر جمع کردن همه امیدوارانی که ۶ سال پیش با هدفی مشترک آن را تاسیس کردند، با گذر زمان اگر نه محال، بلکه بسیار دشوار به نظر می رسد.


شجریان، درخشانی و شهناز؛ شبی از شب‌های خوش غربت

محمد رضا شجریان، خواننده‌ پر آوازه‌ ایرانی، این روزها گشت هنری تازه‌ خود را در اروپا آغاز کرده است. موفقیت بزرگ در نخستین منزلگاه‌ها خبر از استقبال بی‌بدیل ایرانیان برونمرزی می‌دهد که شجریان را به گونه‌ دیگری ارزیابی می‌کنند.

شجریان دیگر تنها خواننده‌ خوش صدا و کمال یافته نیست. چیز دیگری نیز هست که پیش از این از او انتظار نمی‌رفت. او حالا نماد پایداری در برابر"زور" نیز هست.

هنرمندی است که علاوه بر اعتبار هنری، ارج و منزلت اجتماعی نیز پیدا کرده است. حالا"فریاد" خودش را و یا "مرغ سحر" نی داود را که می‌خواند تا ژرفای جان مردم نفوذ می‌کند. و این از بهره‌های پیوستن به مردم است.

شجریان خود گفته است می‌خواهد، خوانندهی همان مردمی باشد که در جریان رویدادهای اخیر، "خس و خاشاک" نامیده شده بودند. او البته در جریان انقلاب ۵۷ نیِز که به هر حال نیروی محرکهی مردمی داشت، سرود- ترانه‌هایی عرضه کرده بود که در برانگیختن مردم نقشی ایفا می‌کرد.

سرود- ترانه‌های آن انقلاب، در آرشیوهای رسمی ماند تا در هر مناسبت تبلیغی به یاری کارگزاران فرهنگی بیاید. سال‌ها شجریان خون دل می‌خورد که بی اجازه‌ او هر کاری دلشان می‌خواهد، با خوانده‌هایش می‌کنند.

اعتراض‌های مکرر به جائی نرسید تا روزهای پر حادثه فرا رسید و زمان و فضا برای مرزبندی‌های قاطعانه مناسب شد. اعلام پیوستن شجریان به مردم، نخستین خواسته‌ او را برآورده ساخت.

از پخش بی‌رویه‌ سرود- ترانه‌های او خودداری کردند و در عوض اتهاماتی علیه او وارد کردند و او را به بهانه گفت و گو با رسانه‌های برونمرزی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌"مهره‌ استعمار" و " وطن فروش" نامیدند.

این برخورد نه تنها آسیبی به اعتبار شجریان نرسانید که شهرت و محبوبیت او را چند برابر کرد. استقبال جوانان از آخرین آلبوم انتشار یافته‌ی او در درونمرز( رندان مست) در تاریخ بازار موسیقی سنتی بی‌نظیر است.

می‌گویند رقم فروش از مرز میلیون فراتر رفته است. کنسرت‌های او نیز در اروپا، بی‌ تردید از استقبال پر شوری برخوردار خواهد شد. در کنسرت او در فیلارمونی شهر کلن در آلمان که در پی به جزئیات آن می‌پردازیم، جای سوزن انداختن نبود.

شهناز

در کنسرت فیلارمونی کلن که در ماه سپتامبر و اکتبر در شهرهای دیگر اروپا نیز تکرار خواهد شد، بیش از هر چیز، شمار نوازندگان گروه همراه- که عنوان "شهناز" را بر آن نهاده‌اند، جلب نظر می‌کرد.

شجریان تا کنون در کنسرت‌های برونمرزی از همراهی گروه‌های سه- چهار نفری بهره می‌گرفت. ولی از مدت‌ها پیش در این اندیشه بود که گروه گسترده‌تری را برای همراهی فراهم آورد و بر طنین موسیقی سنتی در تالارهای بِرگ برونمرزی بیفزاید.

گروه شانزده نفره شهناز که یک سالی از تولدش می‌گذرد، اینک نخستین کنسرت خود را تجربه می‌کند. نام شهناز هم، دلبستگی شجریان را به تارنواز برجسته" جلیل شهناز" نشان می‌دهد که اینک هشتاد و هشت سال از عمرش می گذرد و در بستر بیماری است. می‌گوید هر وقت ساز شهناز را می‌شنود گمان می‌کند که خواننده‌ای نیز همپای او می‌خواند: شهناز تار را به خواندن وامی‌دارد!

باری شجریان علاوه بر افزودن شمار سازهائی چون تار و کمانچه، دو سه فقره از سازهای ابداعی خود را نیز در گروه شهناز به کار گرفته است. "صراحی" و "کرشمه" در کنار کمانچه و عود و سنتور زمینه‌های اجرائی موسیقی را می‌گسترانند. از زمان"وزیری" که با تغییر سیم‌ها و پرده‌های تار، سازی به نام" تار باس" پدپد آورد، تا به حال کسی این فکر را دنبال نکرده بود. شجریان می‌گوید، چند تائی از سازها را به سبب دشواری حمل و نقل نتوانسته با خود بیاورد.

سازهای تازه به خوبی در گروه"جا" افتاده‌اند. به هر کدام نیز، علاوه بر گروه نوازی، امکان تک‌نوازی داده شده است. صدا دهی گروه بسیار خوب است و خوشبختانه در آن تمایلی به همنوازی‌های دو صدایی احساس می‌شود.

افزایش کمی سازها، هنگامی واقعا تاثیر گذار خواهد شد که با تنوع پیوند ملودی‌ها همراه شود. به کار گیری دو صدائی‌های ملایم و سازگار با موسیقی سنتی از زمان وزیری و خالقی با موفقیت تجربه شده است.

حالا هم در گروه بزرگ شهناز می‌توان از این تکنیک تجربه شده بهره گرفت و بر تاثیر گذاری برنامه‌ها افزود. مجید درخشانی که اندیشه‌های نوآورانه و تجربه‌ی کافی دارد، می‌تواند در این راه مدد کار شجریان باشد.

برنامه

برنامه‌ کنسرت تازه شجریان به دو بخش تقسیم شده است. بخش اول حاوی آهنگ‌هایی است که شجریان خود ساخته و پیوندی ژرف‌تر با سنت اجرائی دارد. با پیش درآمدی به شیوه‌ قدیم آغاز می‌شود که یک در میان آواز و تصنیفی را باز کاملا به صورت سنتی در پی دارد و همه در دستگاه" شور" جریان یافته است.

اجرا در نوع خود از انسجام و کیفیت بالا برخوردار است، ولی آرام بخش است و سکرآور و انتظار جماعتی را که با توجه به رویدادهای زمانه، در انتظار شور و هیجان است، برآورده نمی‌‌سازد.بماند که یک قطعه پر شور ریتمیک تا حدی کمبودها را جبران می‌کند. هم خط ملودی‌‌ها زیبا و برانگیزاننده است و هم تنظیم درخشانی، درخششی ویژه به آن‌ها داده است.

بخش دوم، آفریده‌های درخشانی است که خیلی زود توانسته خود را در حد همراهی با شجریان بالا بکشد. اگر چه چپ نواز است، ولی پنجه‌ شیرینی دارد که از صلابت نیز خالی نیست.

او دو قطعه از این بخش: (" زنگ شتر" به روایت میرزا عبدالله/و"باد صبا" از " حسام‌السلطنه مراد") را برای ارکستر تنظیم کرده و بقیه قطعات از آن خود اوست. "دیدار" نیز حکم پیش‌درآمدی را دارد که دروازه"همایون" را به روی ارکستر می‌گشاید.

در این بخش نیز آوازها و تصنیف‌ها یک در میان قرار گرفته‌اند. به طور کلی تنوع قطعات، شور و حال دیگری به این بخش بخشیده که آرامش و سکر بخش اول را جبران می‌کند. "رندان مست" که آخرین قطعه‌ اجرایی است، تبدیل به بهترین قطعه‌ی اجرایی نیز می‌شود. شجریان و درخشانی و شهناز دست در دست هم غزل معروف مولوی را جلا می‌دهند:" مستان سلامت می‌کنند"

شعرها

نکته‌ برجسته‌ی دیگر در کنسرت تازه‌ی شجریان، ذوق هوشمندانه‌ای است که در گزینش "شعر" به کار زده شده است. شجریان از این بابت همیشه سرآمد بوده است. ولی گزینش‌های او در این کنسرت با توجه به رویدادهای پیش آمده‌ی سیاسی- اجتماعی ارزش نمادین ویژه‌ای پیدا می‌کند. حالا که نمی‌شود- یا نمی‌توان مستقیما حرف دل را زد، می‌توان از گنجینه‌ی پر بار ادبیات فارسی که همه‌ی حرف‌ها را برای همه‌ی موقعیت‌ها زده است، کمک گرفت. حافظ مثل همیشه یاور کار ساز است.

شجریان برنامه‌ی آوازی خود را با این غزل آغاز می‌کند:

اگرچه باده فرح بخش و باد گل بیزست

به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است

در آستین مرقع پیاله پنهان کن

که همچو چشم صراحی، زمانه خونریز است

و با این غزل ادامه می‌دهد:

راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست

آن جا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

ما را ز منع عقل مترسان و می بیار

کان شحنه در ولایت ما هیچکاره نیست

غزل بعدی"یوسف گمگشته‌"‌ حافظ است که سرانجام روزی به کنعان باز خواهد گشت و غم نباید خورد.

دور گردون گر دو روزی به مراد ما نگشت

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

و بعد از اندرون دل خسته‌ی خود می‌گوید که به هنگام خاموشی هم در فغان و در غوغاست.

دلم ز پرده برون شد کجائی ای مطرب

بنال هان که از این پرده کار ما به نواست

از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند

که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

آن‌ها که شعرها را می‌شنوند- و می‌فهمند- درون خسته‌ خوانندهی بزرگ را نیز درک می‌کنند و پیامش را می‌گیرند. با این همه ارضای کامل جمع شنوندگان می‌ماند برای زمان پس از برنامه که آنان چیزی اضافی می‌طلبند. شجریان فکرش را از پیش کرده است. "رزم مشترک" سی سال پیش را می‌خواند که از قضای روزگار حالا کاربرد مناسب‌تری پیدا کرده است: ترانه- سرودی از پرویز مشکاتیان با شعری از برزین آذر مهر:

همراه شو عزیز!/ تنها نمان به درد/ کاین درد مشترک/ هرگز جدا جدا/ درمان نمی‌شود./

دشوار زندگی/ هرگز برای ما/ بی رزم مشترک/ آسان نمی‌شود./

همراه شو عزیز! همراه شو عزیز!

جمع شنوندگان تازه به آنچه می‌خواسته، رسیده است. تالار یک پارچه قیام می‌کند و فریادها در هم می‌پیچد. چیزهای دیگر می‌طلبند: فریاد، برادر بی‌قراره، زبان آتش و مرغ سحر....

فیلارمونی ولی وقتش به پایان رسیده است و نقطه‌ پایانی بر شب"شجریان و درخشانی و شهناز" می‌گذارد. شبی از شب‌های خوش غربت!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP

آخرين آخبار