آخرین اخبار سانی نیوز

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

مورخان و آیت‌الله منتظری تاریخ‌ساز - اكبر گنجي


راديو زمانه : مورخان با بازسازی حوادث گذشته،به نوعی تاریخ‌سازند. اما تاریخ‌سازان حقیقی تک‌تک افرادی هستند که می‌آیند و می‌روند و با زندگی خود تاریخ را پدید می‌آورند. مورخان نمی‌توانند تمام تاریخ را به‌تصویر کشند. آنان مجبور به گزینش مهم‌ترین رویدادها و مهم‌ترین چهره‌های تأثیرگذار هستند.
اگرچه تاریخ مجموعه‌ی رفتارهای همه‌ی آدمیان است، اما برخی انسان‌ها نقشی اساسی در سیر حوادث داشته و دارند.
تاریخ‌سازان، حلال همه مسائل و رافع همه‌ی مشکلات نیستند، اما اگر اخلاقی عمل کرده باشند، «سرمشق» و «الگوی» مردم زمان خود و آیندگان خواهند بود.

هیچ ملتی فاقد الگوهای اخلاقی نیست. گاندی الگوی اخلاقی هندیان و تمامی آزادی‌خواهان معتقد به شیوه‌های غیرخشونت‌آمیز است.
انقلاب ایران، میشل فوکو را به تهران و قم کشاند. او انقلاب ایران را روح جهان بی‌روح به‌شمار آورد. اما وقتی اعدام‌ها و سرکوب‌ها آغاز شد، نظر فوکو تغییر کرد. آیت‌الله خمینی نمی‌خواست گاندی ایرانیان و جهانیان باشد.
وقتی اعدام و شکنجه آغاز شد، آیت‌الله خمینی مدافع و در برخی موارد - خصوصاً کشتار زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ - صادرکننده‌ی احکام بود.
اما تقدیر این بود که شخصیت دیگری در برابر زندان و شکنجه و اعدام بایستد. او بود که از آغاز در برابر نقض حقوق اساسی مخالفان ایستاد. او بود که دست‌اش به خون آلوده نگشت. او بود که مقام رهبری را در پای حقوق زندانیان قربانی کرد.
شخصیت کاریزماتیک آیت‌الله خمینی چیزی نبود که او را وادار به سکوت کند. «پست رهبری» چیزی نبود که او را فریب دهد. اهانت و حمله ی اوباش چیزی نبود که او را بترساند. حبس چند ساله در منزل چیزی نبود که او را وادار به عقب‌نشینی کند.
فضائل چیزی نبود که او بتواند آن‌ها را در پای رذائل قربانی کند. تنهایی و تک‌افتادگی چیزی نبود که مقاومت شجاعانه‌ی او را سست سازد. اهانت‌های گسترده‌ی زمام‌داران حاکم، آخوندهای درباری و دستگاه سرکوب چیزی نبود که او را بشکند و یک آن خانواده‌ی زندانیان را تنها بگذارد.
ایستاد و ایستاد و ایستاد تا به الگوی مبارزاتی مردم ایران تبدیل شد. نشان داد که می‌توان در برابر قدرت خودکامه ایستاد. نشان داد که حتی اگر شخصیتی کاریزماتیک همه را مسحور خویش سازد، هنوز هم می‌توان اسیر پوپولیسم نشد و تک و تنها در برابر ظلم و جنایت ایستاد.
وقتی بسیاری به حمام خون رفتند، او به سرچشمه‌ی شراب طهور تبدیل شد. حق با آیت‌الله علی خامنه‌ای است که می‌گوید؛ در اواخر دوران آیت‌الله خمینی، «امتحانی دشوار و خطير پيش آمد».
آری در آن امتحان بسیاری مردود شدند. علی خامنه‌ای «ابتلائات دنیوی» بسیار برای آن بزرگ مرد منتقد پدید آورد. حال پس از درگذشت او نوشته است که آن ابتلائات دنیوی، «کفاره‌ی» ایستادگی‌های او بود.
بی‌شرمانه از خدا می‌خواهد تا «با پوشش مغفرت و رحمت خویش» ایستادن او را «بپوشاند». او نبود که دستور کشتار مخالفان زندانی را صادر کرد. او نبود که حکم ترور دگراندیشان و دگرباشان را در داخل و خارج صادر کرد. او در تمام این جنایات در صف مقتولان و در برابر قاتلان قرار گرفت. او پاک پاک از میان ما رخت بربست.
در وصف شجاعت او بسیار گفته و نوشته‌اند. اما شجاعت نظری، مقام کم‌یابی است. این‌که آدمی صادقانه با باورهای پیشین خود مواجه شود و باورهای بلادلیل را چون برف پیش آفتاب ریزد تا آب شوند، شجاعت کم‌یابی است.
او دستگاه فقهی - حقوقی خود را دائماً متحول می‌کرد. اگر در آغاز ولایت‌فقیه جایگاه ویژه‌ای داشت، در پایان حقوق شهروندان جایگزین عرف اعراب زمان پیامبر اسلام شد.
پایان او، آغازی دیگر بود. درگذشت او حیات تازه‌ای به او داد. او نوع دیگری از رابطه‌ی قدرت و حقوق را به ما استبدادزدگان نشان داد. او نوع دیگری از شخصیت سیاسی را به ما شناساند.
اگر جنبش سبز به اهداف خود دست یابد، او در عمل هم به پیروزی دست خواهد یافت. جنبشی که از آغاز با آن بود و تا آخرین لحظه‌های عمر در حال برساختن آن بود. رفت و ما را تنها گذاشت. چشمان ما را اشک‌آلود کرد.
دل ما را اندهگین ساخت. او فقط پدر محمد و احمد و سعید و دخترانش نبود؛ او پدر همه‌ی ما بود. جسم‌اش در جایی خواهد آرمید. اما شخصیت‌اش با ما و سرمشق ما خواهد ماند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP

آخرين آخبار