تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۸۸
تردیدی وجود ندارد که حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت پوپولیستی است، و پوپولیسم همسایه دیوار به دیوار حکومت دموکراتیک است. تنها تفاوت این دو این است که حکومت دموکراتیک روایت واقعی حکومت مردم است، و حکومت پوپولیست، روایت کمیک و نمایشی حکومت دموکراتیک. به همین دلیل است که پوپولیسم در بسیاری موارد گرفتار دموکراسی است، پوپولیست ها باید چنان نشان بدهند که انگار مردمی هستند، پوپولیست ها باید چنان نشان بدهند که اکثریت دارند، پوپولیست ها باید نشان بدهند که مخالفان شان اقلیت دارند و چون در اقلیت هستند، دولت به عنوان نماینده اکثریت حق دارد خواست خودش( که غالبا خواست اکثریت نامیده می شود) را به عنوان خواست مردم اجرا کند.
حکومت پوپولیستی چند تفاوت مهم با حکومت دموکراتیک دارد:
اول: حکومت دموکراتیک بر مبنای تغییر خواست های مردم، دائم تغییر می کند و به همین دلیل همیشه می تواند در صورت قواعد بازی در تعادل پایدار قرار بگیرد، اما حکومت پوپولیست، همیشه خواسته های رهبران کشور را به عنوان خواست مردم قلمداد کرده و سعی می کند مردمی را به عنوان مردم بپذیرد که با خواست هایش موافق اند، به عبارت دیگر در حکومت دموکراتیک خواست مردم تعیین کننده محتوا و شکل حکومت است، اما در حکومت پوپولیستی خواست حکومت تعریف کننده ملت است. ممکن است هشتاد درصد مردم دشمنان خلق باشند و فقط بیست درصد مردم، خلق باشند.
دوم: یک حکومت دموکراتیک موظف است به حقوق اقلیت احترام بگذارد، اصولا دموکراسی برای غلبه کردن اکثریت بر اقلیت نیست، بلکه برای برسمیت شناختن حقوق اقلیت توسط اکثریت است، اما در حکومت پوپولیستی، در هر حال خواست دولت پوپولیست رسمیت دارد، گاهی این خواست توسط بیست درصد تائید و گاهی توسط هشتاد درصد تائید می شود، در هر دو حال فرق نمی کند، چون دولت با نظام تبلیغاتی خود همیشه طرفدارانش را اکثریت نشان می دهد، چه بیست درصد باشند و چه هشتاد درصد. در چنین حکومتی، منطق اصلی این است که خواست دولت، خواست اکثریت است و به همین دلیل اقلیت باید خفه بشود.
سوم: در سیستم دموکراسی همیشه سازمان و سازوکاری وجود دارد که در آن مردم می توانند خواست های خود را نشان بدهند و نمایندگان خود را در دولت پیدا کنند، در پوپولیسم، همیشه هر جمعی که طرفدار حکومت است، همه مردم است، حتی اگر ده هزار نفر باشند، و جمعی که مخالف دولت باشند، حق نمایش داده شدن ندارند، و اقلیتی کوچک بشمار می روند، حتی اگر میلیونها نفر باشند.
چهارم: حکومت پوپولیستی مثل یک آلبوم قدیمی شامل عکس های خاطرات قدیمی یک انقلاب است، عکس های سی یا بیست یا هشت یا سه سال قبل که در همه آنها تعداد انبوهی آدم که همه طرفدار دولت هستند جمع شده اند، در آن آلبوم شما صفحات خالی را می بینید که در آنها کسانی هستند که در عکس های قدیمی بودند، اما در عکس های جدید نیستند. آنها دیگر طرفدار حکومت نیستند. البته آن عکس ها گم نشده اند، آنها دست وزارت اطلاعات است و دارند شناسایی می شوند. از این عکس ها دو استفاده ممکن است بشود، اگر قبل از تغییرات عکس ها شناسایی شدند، آن افراد به زندان خواهند رفت و اگر بعد از تغییرات شناسایی شدند، احتمالا به عنوان رهبران حکومت جدید( دموکراتیک یا پوپولیستی) بشمار خواهند آمد.
پنجم: پاشنه آشیل پوپولیسم جمعیت انبوه مخالفان است، یعنی همان چیزی که نظام های سیاسی کمونیستی را از بین برد، در حکومت پوپولیست، شما هر حرفی را با هر شدتی می توانید بزنید، ولی نباید جمعیت چنان انبوه باشد که مردم باور کنند که دولت اکثریت ندارد و مردم اکثریت دارند. مساله این است که معمولا در همه حکومت های پوپولیست یک توهم وجود دارد و به آن دامن زده می شود، حکومت معتقد است اکثریت مردم حامی حکومت اند و طرفدارانش هم همین را باور می کنند، و مخالفان هم به دلایل مختلف و بخصوص تبلیغات حکومتی، گمان می کنند هرچقدر هم جمع بزرگتری باشند، باز هم اکثریت ندارند. همیشه آنها خود را بیش از آنچه هستند تصور می کنند و همیشه ما خود را کمتر از آنچه هستیم تصور می کنیم. این مشکل اصلی است.
در این روزها، دقیقا در فاصله کمتر از سه هفته به 22 بهمن، بازی جنبش دموکراسی و پوپولیسم در جریان است. آنچه که دولت در اختیار دارد، ابزارها و وسایل جلوگیری از افزایش حضور مردم در اعتراضات است( پلیس، ارتش، لباس شخصی ها، دوربین های خاموش و کنترل خیابان ها) و آنچه دولت در اختیار ندارد، جلوگیری کامل از مردمی است که اگر موفق شوند به هم بپیوندند، رودخانه ای بزرگ می شوند، تصویری عظیم می سازند و صدای شان برای همیشه می ماند. به همین دلیل دولت تا قبل از نزدیک شدن به روز اعتراض هر کاری بتواند می کند، سخنان مسالمت آمیز می گوید، سعی می کند خبرهای انحرافی بدهد، رهبران جنبش را برای دعوت نکردن مردم به سازش می کشد، و فضای رسانه ای مخالفان را کور می کند. و درست یک روز بعد از برگزاری آن مراسم عظیم مردمی، دولت شروع به بمباران افکار عمومی می کند، تهدید می کند، خشونت می ورزد، دستگیر می کند، فشار می آورد و سعی می کند خودش را برای سیل بعدی آماده کند.
حضور ما در مراسم 22 بهمن کمابیش شبیه همان روز قدس است، همه با نشانه های سبز می رویم، همه با پلاکاردهای خودمان می رویم، همه نشانه های سبز را تا قبل از به هم پیوستن آماده می کنیم، و همه سعی می کنیم جمعیت عظیم مستقل از راهپیمایان دولتی را سازمان دهیم. طبیعی است که بیست و دوم بهمن روزی بسیار بزرگتر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP