تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۸۸
حرکت حکومت به سمت انسداد و تحمیل خواست خود بر مردم، منجر به شکلگیری دوم خرداد 76 گردید. دوم خرداد 76 را باید ابراز اعتراض مردم به حکومت از طریق صندوقهای رای دانست. امری که حکومت با انواع ترفندها و مهرهچینیها در برابر آن ایستاد تا مردم در نیمه اول دهه 80 با صندوقهای رای قهر کنند.
انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 88 زمانی بود که مردم یک بار دیگر تلاش کردند تا از طریق صندوقهای رای خواست خود را بر حکومت تحمیل کنند، اما نتیجه به دست آمده متفاوت از خواست مردم بود. این موضوع باعث گردید تا اعتراضات خیابانی به شکلی بیسابقه شکل گیرد.
نکته مهم در این زمینه آن است که هر چند حرکت مردم به دلیل تقلب در انتخابات شکل گرفت اما ریشه اصلی این حرکت را باید در نارضایتی مردم از روند حکومت دانست. امری که باعث حضور گسترده آنان در میتینگهای انتخاباتی قبل از انتخابات و در پای صندوقهای رای گردیده بود.
از این نظر، محدود کردن جنبش سبز به اعتراض به تقلب صورت گرفته در انتخابات امر درستی به نظر نمیرسد. اکنون با چنین نگاهی میتوان بیانیه هفدهم میر حسین موسوی را تفسیر کرد. این بیانیه با ذکاوت خاصی بر این نکته انگشت گذاشته و اعلام کرده است که هدف جنبش نه ابطال انتخابات که اصلاح حکومت است. از این منظر باید بیانیه هفدهم موسوی را متفاوت از بیانیههای پیشین دانست. از آن جهت که به موضوع اصلی پرداخته و بیان کرده است که آنچه که چنین پتانسیلی را در مردم ایجاد کرده نه تقلب در انتخابات بلکه رفتاری است که حکومت در دو دهه گذشته در پیش گرفته است که تقلب یکی از نمودها و ثمرات این رفتار است. به این ترتیب، این بیانیه هدفگذاری جدیدی برای جنبش سبز انجام داده است.
توجه به این نکته ضروری است که ایجاد تغییر در حکومت (هر گونه تغییر اعم از انقلاب یا اصلاح) نیازمند به اجماع در میان قشر وسیعی از مردم و نخبگان است. این اقشار و نخبگان لزوما همگی در اردوگاه چپ قرار نمیگیرند. بسیاری از این افراد، انسانهای سلیم النفسی هستند که نگاه سیاسی متفاوتی نسبت به جریان چپ دارند. در صورتی که هدف جنبش ابطال انتخابات باشد این گروه انگیزهای برای ورود به جنبش ندارند اما در صورتی که هدف جنبش ارزشهایی فراتر از مرزبندیهای سیاسی باشد آنگاه این افراد نیز در کنار جنبش قرار گرفته و برای اهداف آن خواهند کوشید.
به عبارت سادهتر، جنبش سبز در صورتی موفق است که اهداف آن فراتر از خواستههای یک جناح یا یک گروه باشد. هدف جنبش باید ارزشهایی باشد که هر انسانی به آنها احترام گذاشته و آن اهداف را در تضاد با اهداف خود نیابد، بلکه آن را همراستا با ارزشها و اهداف خویش بیابد. این هدفی است که بیانیه هفدهم به سمت آن حرکت کرده است. این بیانیه در ابتدا کوشیده است تا تضاد مصنوعی القا شده توسط حکومت بین جنبش سبز و سایر اقشار جامعه را از میان بردارد. سپس با بیان خواستههایی که فراتر از خواستههایی حزبی است کوشیده است تا نظر مساعد همه اقشار جامعه را جلب کند. حداقلی بودن و غیر جناحی بودن این خواستهها باعث میشود تا اقشار وسیعی را به آنها جلب شوند و روشن بودن آنها باعث میشود تا به سادگی هر فردی بتواند مشخص کند که این خواستهها تامین شدهاند یا خیر.
از طرف دیگر، این بیانیه با هدف گذاری جدیدی که برای جنبش سبز انجام داده است این پتانسیل را ایجاد کرده که جنبش سبز تبدیل به یک حرکت پایدار شود. حرکتی که معطوف به یک خواسته محدود (ابطال انتخابات) نبوده و بتواند به صورت یک نیروی فعال و ثابت در عرصه کشور در یک فرایند تدریجی ساختار حکومت را اصلاح کرده و به تقویت نهادهای مردمی در کشور بیانجامد. از این منظر، باز هم خواستههای مطرح شده در این بیانیه گرهگشا هستند. این خواستهها محدود بوده و به سادگی توسط حکومت قابل حصول است. از طرف دیگر، بیانیه به روشنی تاکید میکند که این خواستهها تنها بخشی از خواستهها هستند و حتی انجام این خواستهها نیز نیازی نیست که به یکباره باشد بلکه میتواند به صورت تدریجی و درطی یک دوره باشد. به عبارت دیگر، جنبش سبز جنبشی است که به صورت تدریجی و با بیان خواستههای خود در طول زمان، اصلاح تدریجی حکومت را هدف قرار داده است.
با این روند، جنبش سبز توان نظارت بر قدرت را به دست آورده و به گونهای فراتر از حاکمیت قرار میگیرد. به طوری که بدون نیاز به بودن در قدرت، با پاسخگو کردن قدرت خواستههای خود را پیش میبرد.
استالين مي گفت: مهم نيست به چه كسي راي دهيد مهم اين است كه چه كسي راي شما را بشمارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP