آخرین اخبار سانی نیوز

۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

رویا کاشفی: جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران نتیجه سی سال سرکوب، خفقان، بی کفایتی حکومت، پاسخگو نبودن و ورشکست کردن ایران میباشد!

گفتگوی محمد محمدی با رویا کاشفی
 
روا نيوز : عاشورای 88 چون یاد بودهای 7 ماه‌ گذشته‌ امکان حضور میلیونی مردم درخیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ را داد  تا بار دیگر مردم با حضور میلیونی خود زنده‌ بودن جنبشی را گواه‌ دهند که‌ 7 ماه‌ پیش با شعار رأیم را پس بده‌ آغاز شد و امروز نفی ولایت فقیه‌ و دمکراسی و حکومت مردمی شعار اصلی آن شده‌ است. در برابر حکومت کودتاه‌ با دستگیری های گسترده‌ و حکم های سنگین و خشونتی که‌ در روز عاشورا با مردم معترض به‌ حکومت، اعتراض نهادهای حقوق بشری و مدنی را در پی داشته‌ است. متاسفانه‌ ایران بدون توجه‌ به‌ این اعلامیه‌ها با خشونت تمام عیار با مردم معترض برخورد کرده‌ و در تازه‌ ترین اقدام در کردستان فسیح یاسمنی    یکی از 18 فعال سیاسی کرد که‌ به‌ اعدام محکوم شده‌اند، در روز چهارشنبه‌ حکم اعدام این فعال سیاسی را اجرا کرد و آن سو تر در تهران قرار است در چند روز آینده‌ 5 نفر از بازداشت شدگان روز عاشورا به‌ اتهام محاربه‌ در بی دادگاه‌های رژیم محاکمه‌ شوند. دررابطه‌ با جنبش سبز و نقش زنان در جنبش اخیر و همچنین نقض گسترده‌ حقوق بشر در ایران محمد محمدی روزنامه‌نگار و عضو هیئت تحریریه پایگاه خبری تحلیلی روانیوز گفتگوی زیر را با خانم رویا کاشفی مسئول کمیته حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران انجام داده است:
 
 
محمد محمدی: قبل از هرچیز تحلیل شما درباره‌ جنبش اخیر،  که‌ جنبش سبز نام گرفته‌ است چیست؟ و نظرتان از متوسل شدن به خشونت حکومت چیست؟
 
رویا کاشفی: جنبش اجتماعی اعتراضی امروز که اسم سمبلیک سبز نیز گرفته است نتیجه سی سال سرکوب، خفقان، بی کفایتی حکومت، پاسخگو نبودن و ورشکست کردن ایران میباشد که با هوشیاری و به سن رسیدن بچه هایی که در انقلاب 57 یا بدنیا نیامده بودند و یا نقشی نداشته اند و آگاه به حقوق خود هستند بوجود آمده است. با در نظر گرفتن گستردگی و گوناگونی مطالبات این جنبش اجتماعی وجه اشتراک اعتراض را به نحوه غیر دموکراتیک بودن و پاسخگو نبودن حکومت میبینم. در جواب این جنبش عظیم اعتراضی اجتماعی، حکومت دست به خشونت روزافزون زده است. استفاده از خشونت همیشه از ضعف، بیچارگی و ترس سرچشمه میگیرد. بنابراین به نظر من هر چه سرکوب و خشونت بیشتر شود نشانه از بیشتر شدن قدرت مردم دارد.
 
س: کارنامه‌ 30ساله‌ رژیم خفقان و سرکوب بوده‌ است، حال سوال اینجاست آیا امیدی به‌ آینده‌ دمکراسی خواهی در ایران  با توجه‌ به‌ نسل جوانی که‌ ثمره‌ این خفقان و سرکوب اجتماعی بوده، هست؟
 
ج: فکر میکنم جواب شما در جنبش اجتماعی امروز داده شده و بدون تردید با در نظر گرفتن جمعیت جوان، آگاه و تحصیلکرده ایران آینده ای بسیار روشن و موفق برای آن میبینم
 
س: چرا بازتاب رخدادهای اخیر در ایران در رسانه‌های خارجی به‌ مرور زمان و تثبیت دولت احمدی نژاد کاهش یافت؟
 
ج: در مرحله اول به هیچ عنوان با شما موافق نیستم که دولت احمدی نژاد تثبیت یافته است. در مرحله دوم سیاست خبررسانی بین المللی قابل ارزیابی است به این معنی که این سردبیر خبریست که اولویت اخبار را براساس علاقه مخاطبش تصمیم میگرد و هر زمان در ایران خبری بوده که از حوزه اخبار داخلی ایران گسترده تر بوده با علاقه پیگیری و گزارش داده شده است. من این را در مطبوعات چاپی انگلستان دیده ام که از خرداد ماه به بعد، هر روزه،  اخبار ایران را دنبال و تحلیل کرده اند و بر اساس اهمیت خبری این تحلیل به صفحه اول هم بار ها رسیده است. ولی بدون تردید این وظیفه فرد فرد ما که نگران آینده ایران هستیم میباشد  که با شناسایی و تماس با خبرنگاران، اخبار ایران را در صفحات اول نگه داریم.
 
س: نقش زنان در این جنبش را چگونه‌ ارزیابی می کنید؟
 
ج: در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران زنان ما همیشه پیشرو بوده اند. نقش زنان در این جنبش عظیم اجتماعی امروزبسیار مهم است چون به عنوان نیمی از ملت ایران که قانونی علیه اش تبعیض میشود (به مانند اقلیت های مذهبی ما) بیشترین انگیزه مبارزه را دارد.
 
ببینید، در سی سال گذشته زن ایرانی فقط تجربه خشونت جسمانی را نداشته چرا که با قوانینی که در ایران امروز حاکم است بیشترین خشونت از قوانینی است که او را شهروند درجه دو میبیند و اجازه همه گونه سو استفاده را از او میدهد. با ابراز تاسف برای حکومت اسلامی، زنان ما با ظرفیت بالایی که دارند موفق شده اند که با وجود این قوانین بازدارنده در اجتماع حضور پر رنگ و فعال داشته باشند که به عنوان مثال درصد بالای دخترانی که در دانشکاه هستند نشانی از این اراده در مقابل خواست حکومتی است که سر در گم، در بازی بین المللی با افتخار از آن نام میبرد و در خانه با نگرانی به دنبال محدود کردن و خانه نشین کردن آنان است.
 
 
س: آینده‌ فعالیت جنبش زنان در ایران را چگونه‌ می بیند؟ با توجه‌ به‌ تشویق های  و حمایت های بین الملی که‌ از کنشگران زن در ایران می شود؟
 
ج: این شایستگی و موفقیت زنان ماست که دستاوردش حمایت و تحسین بین المللی است. بدون تردید آینده این فعالیت چیزی جز موفقیت بدنبال نخواهد داشت.
 
س: وظعیت حقوق بشر در ایران با توجه‌ به‌ ظهور جنبش آزادی خواهی مردم در چند ماه‌ گذشته‌ و برخوردهای غییر انسانی رژیمی که‌ ادعای عدالت و برابری دارد؟
 
ج: در این چند ماه گذشته نقض حقوق بشر در ایران بسیار آشکار شده که اگر آن روی سکه را ببینیم تایید تمام گزارش ها و اعتراضهایی است در سی سال گذشته که جهان غرب بخصوص برای ادامه تجارت و بیشترین سو استفاده اقتصادی بر آن چشم پوشیده بود. ولی امروز با آگاه شدن افکار عمومی بین المللی و همراه شدن نهادهای مدنی بین المللی با مطالبات آزادیخواهانه ملت ایران این دولتها باید به ملت خود پاسخگو باشند و این وظیفه ماست (بخصوص ما در خارج از ایران) که با تمام توان خود از تمام امکانات استفاده کنیم تا مبارزات ما در صفحه اول مطبوعات بین المللی باقی بماند.
 
س: آخرین مورد اعدام عقیدتی در ایران احسان فتاحیان بود، هرچند همه‌ نهادهای دفاع از حقوق بشر و حتی سازمان ملل هم خواستار لغو این اعدام شدند ، با توجه‌ به‌ اینکه‌ ایران یکی از امضاکننده‌گان اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر است، جامعه‌ جهانی برای جلوگیری از اعدام و نقض حقوق بشر در ایران چکار می تواند بکند؟
 
ج: ایران امضا کننده میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز هست. این میثاقها قبل از بوجود آمدن جمهوری اسلامی امضا شده بودند و حکومت اسلامی نه تنها خود را پایبند به آن اعلام کرد که چندین میثاق بین المللی دیگر مانند کنوانسیون حقوق کودک را نیز امضا کرد که در آن اعدام اطفال – یعنی افراد زیر هجده سال – ممنوع است ولی آیا آن را رعایت کرده است؟ یا آیا اصلا در قوانین تعریف یکسان از کودک وجود دارد؟
 
ولی سوال شما این است که جامعه جهانی چه میتواند بکند. جواب عکس العملی "هیچ" است! چون تعداد اعدام ها به طرز نگران کننده ای بالا رفته است، دستگیری و بازداشت خودسرانه بیشتر و بیشتر شده است، هیچگونه استقلال قضایی وجود ندارد، حقوق متهم که بر اساس قانون اساسی اصل بر برائت دارد به هیچ عنوان رعایت نمیشود و و و ... جامعه جهانی هم بیانیه صادر کرده است، محکوم کرده است و از این هم بیشتر نتوانسته بکند. واقعیت این است که سیستم فعلی با تمام تلاشی که سازمان ملل در بازسازی شورای حقوق بشر نیز کرد جوابگوی حکومتهایی مثل جمهوری اسلامی که هوشیارانه و آگاهانه در بازی بین المللی شرکت میکنند، نیست. مکانیزم برای مجازات و دخالت مستقیم سازمان ملل وجود دارد ولی در رابطه با ایران هنوز در حال حاضر عزم استفاده کردن از آن وجود ندارد که یا بدلیل منافع اقتصادی کشورهای عضو است یا بدلیل رایزنی و زیرکی جمهوری اسلامی در اینطور شرایط است. و البته این امیدوار کننده است چون نشان میدهد که افکار عمومی بین المللی برای حاکمان اسلامی مهم است و برای ما امکان فعالیت بوجود میاورد.
 
مهمترین نکته در جواب به شما این است که به نظر من این است که ما باید متکی به خود باشیم و از خودمان شروع کنیم یعنی در مرحله اول ما ایرانیان از هم حمایت کنیم و قدرت ما در حمایت از یکدیگر بوجود میاید. به عنوان مثال، اخیرا بدنبال کنفرانسی اضطراری درباره اعدام در ایران، ما قطعنامه ای برای امضا نوشتیم که در آن آمده، "از آنجاییکه تمامی ما ایرانیان نقاط مختلف ایران بی هیچ گونه تمایزی، به ویژه از  حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین و با هر عقیده و مرام و مسلکی که داریم با هم برابر  هستیم، اگر در هر کجای ایران چوبه داری بر پا شود بی هیچگونه قید و شرطی آنرا محکوم  می کنیم و تعهد می دهیم که با استفاده از تمامی توان خود از همدیگر حمایت متقابل  خواهیم کرد" که از آن استقبال گسترده ای شده و تعداد زیادی از افراد، گروهها و احزاب سیاسی و حقوق بشری آن را مضا کرده اند و جمع آوری امضا ادامه دارد (http://gopetition.com/online/32775.html) . ما امیدواریم با این حمایت بتوانیم قدمی عملی برداریم تا بدین وسیله مطبوعات بین المللی، افکار عمومی و بدنبالش حاکمان اسلامی را زیر فشار ببریم.
 
 
 
 
س: آیا «قانون اساسی جمهوری اسلامی » رسمأ و عملأ به مفهوم فلسفه سیاسی امروزه ، ملتی را بنام «ملت ایران »  با حقوق و مسئولیت شهروندی اش رسمأ می شناسد یانه؟
 
ج: فصل سوم قانون اساسی به حقوق ملت اختصاص داده شده است. ولی تمام مواد صد و هفتاد و هفتگانه آن باید با در نظر گرفتن دو ماده چهار و پنج و ساختار حکومت اسلامی ارزیابی بشود . اصل چهارم مشخص میکند که تمامی قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامیست و تشخیص آن بر عهده فقهای شورای نگهبان (که منصوب رهبر میباشند) است. و ماده پنج که اصل حاکمیت ولایت فقیه را قانون میکند. لازم به تذکر است که آخرین ماده، یعنی ماده صد و هفتاد و هفت مشخص میکند که "محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکا به آرا عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است".










































هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP

آخرين آخبار