تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۸۸
شبکه جنبش راه سبز (جرس): انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران با صدور بیانیه ای رفتار "افراطیون مستقر در حاکمیت" را در افزایش تنش در کشور محکوم کردند و از اساتید مستقل و آزاده خواستند تا ظلمی که بر پیکر دانشگاه وارد می آید را فریاد بزنند.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
به نام خدا
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
وقایع روزها و هفتههای گذشته جامعه ایران را تبدیل به جامعهای پرالتهاب کرده است. قلب هر ایرانی مسلمان و با وجدانی که این روزها را بر سرزمینش ببیند، یقینا به درد میآید و نمیتواند در برابر این همه استبداد و ظلم و تزویر و قربانی شدن مذهب و عدالت سکوت پیشه کند. در این باب چند نکته لازم به ذکر است:
1. بیش از هفت روز از شهادت هموطنانمان در عاشورای حسینی گذشت. عاشورای امسال شاهد خروش مردمی بود که ماهها تحقیر شده بودند و خس و خاشاک و گوساله و بزغاله خوانده میشدند. مردمی که تنها سوال داشتند و میخواستند صدایشان شنیده شود. آنها این بار روز شهادت امام حسین (ع) را برگزیدند تا بار دیگر به هم بپیوندند و آنچه را از پیشوایشان آموختهاند از ظلمستیزی و حقخواهی، از عدالتطلبی و آزادگی فریاد بزنند. اما دریغ که حرمت عاشورای حسینی نیز پاس داشته نشد و انسانهای بیگناه بار دیگر به خاک و خون کشیده شدند.
در چنین شرایطی به سرعت ماشین تبلیغات رسانه ملی! به راه میافتد و با پخش تصاویر گزینشی سناریویی را علیه ملت کلید میزند تا به خیال خود آخرین برگ برنده بازی را رو کند. هزینه کردن از نام اباعبدالله و سوءاستفاده از از احساسات مذهبی مردم دومین گام پس از به حراج گذاشتن حیثیت و وجهه بنیانگذار جمهوری اسلامی بود که پروژه قرار دادن مردم در برابر مردم را پی میگرفت.
هتک حرمت سیدالشهداء در روز عاشورا از سوی هر کسی صورت گرفته باشد محکوم است. اما فراتر از اعمال چند نفر، که آنهم ناشی از تحریک نیروهای لباس شخصی و خشونت بی حد و حصر آنها بوده است، ودر ادامهی آن عملکرد تحریک آمیز و سوگیرانه صداوسیما در تحریک مردم و موضع گیری های افراطی برخی شخصیتها است که عملا آتش خشم و کینه را شعلهور می کند و خشونت عریان را در جامعه دامن میزند.
2. خشم و خشونتی که امروز جامعه ایران را فراگرفته و میرود تا تمامی اندوختهها و بنیانهای آن را به تاراج برد در درجه اول ثمره اقدامات افراطیون مستقر در حاکمیت است که نه تنها هیچ دغدغهای برای بازگشت آرامش به جامعه و حل مسائل موجود ندارند، بلکه حتی منافع خود را نیز در تداوم بحران می بینند. کسانی که وجود هر گونه بحران در کشور را انکار میکنند و مدام بر طبل دستگیری و محاکمه و سرکوب میکوبند. دیدگاههای این گروه که هیچ نتیجهای جز خشونت از آن فهم نمیشود، در هفتههای اخیر موجب درگیریهای گسترده و تهاجم سازماندهی شده به دانشگاه ها، مساجد و بیوت مراجع شده است.
به راستی دستگیری وسیع مردم عادی، نخبگان و فرزندان انقلاب چه نسبتی با عدالت علوی دارد؟ حمله با چاقو و گاز اشکآور و چوب و چماق به دانشگاهها و حسینیه ها کجا و اسلام رحمانی کجا؟
از سویی مردم نیز باید هوشیار باشند و در دام بازی تولید خشونت در جنبش که از سوی افراطیون حاکمیت پیگیری میشود نیفتند. تجربه تاریخی ملت ایران نباید حوادثی چون کارناوال عاشورای 76 را از یاد ببرد. تنها راه جلوگیری از رادیکالیزه شدن و به خشونت گراییدن حرکت مردمی جنبش سبز، تاکید مداوم بر پرهیز از هرگونه خشونت، ساختارشکنی و حرکتهای کور است. جنبش سبز مردم ایران همچنان که مسالمت آمیز آغاز شد، مسالمت آمیز ادامه خواهد یافت و ثمردهی آن هم در گرو آرام، مدنی، مسالمت آمیز و تدریجی بودن آن است. واقعگرایی حکم میکند که مطالبات در روندی معقول و مدنی پیگیری شود چرا که تندرویها بیش از هر چیز به ضرر خود مردم تمام میشود و دست بهانهجویان را باز میگذارد.
در این شرایط بیانیه هوشمندانه مهندس موسوی و راهکارهای پنجگانه ایشان گامی بس بزرگ در رفتن به سمت آرامش و زلال شدن رودخانه عظیم و خروشان ایران است. ایشان با در پیش گرفتن مشی اخلاقی برای نجات جامعه ایران حجت را بر مدعیان عدالت تمام کردهاند و حسن نیت خود را نشان دادهاند. اهتمام در حل مسائل کشور میتواند با توجه به راهکارهای ایشان و کنار گذاشتن سوءظنها و پیشداوریها جامه عمل بپوشد.
3. دانشگاه تهران ماههاست که آماج انواع حملات و بی مهریها قرار گرفته است. مهد آموزش عالی کشور امروز حیثیت و اعتبارش را لکه دار شده و زیر چکمههای خشونت در 16 و 17 آذر، له شده میبیند. زخم حمله به کوی دانشگاه و به خاک و خون کشیدن دانشجویان هنوز بر پیکره دانشگاه است. اهمال مسئولین دانشگاه تهران در این حوادث دردناک، برای دانشجویان امری غیر قابل گذشت است و همچنان پیگیری خواهد شد. شگفت آنکه الگوی حمله به نهادهای منتقد یکسان است و دانشگاه تهران همانگونه مورد هجوم قرار میگیرد که حسینیه جماران، مسجدقبا و بیت آیتالله دستغیب، بیت آیت الله منتظری، بیت و حسینیه آیتالله طاهری و بیت آیتالله صانعی. در این احوال به جای محاکمه و برخورد با خاطیان این حوادث، این دانشجویانند که به دادگاه احضار میشوند و خود را پشت میلههای زندان میبینند. به کدامین گناه؟ با کدام مجوز دانشجویان را تبدیل به بازیگران سناریوهای از پیش تعیین شده خود میکنند؟ این حملات از کدام سو سازماندهی میشود؟
ما معتقدیم کسانی که ناجوانمردانه در 25 خرداد به خوابگاه دانشجویان حمله کردند و تصویر حضرت امام(ره) را پاره کردند تا از آن بهانهای برای ارعاب و برخورد بیشتر بتراشند، باید در ردیف اول دادگاه بنشینند و تاوان ظلم و جنایت خود را پس دهند. در مقابل دانشجویانی که این روزها در زندان روزگار میگذرانند و وادار به اعتراف به گناه ناکرده میشوند، بایستی آزاد شوند و به کلاسهای درس بازگردند. دانشگاه تهران مامن جوانان سخت کوش این مرز و بوم و بستر رشد دانش و عقلانیت است. از دانشجویان نیز میخواهیم در ایام پیش رو آرامش خود را حفظ کنند و بهانه به دست جنجال آفرینان ندهند و درعین حال با عقلانیت و درایت پیگیر وضعیت همکلاسیهایشان باشند تا کسانی خیال نکنند که دانشجویان ظلم و اجحاف آنان بر دوستانشان را از یاد بردهاند. از اساتید آزاده و مستقل دانشگاه نیز می خواهیم تا همچون همیشه، ظلم و ستمی را که بر پیکره دانشگاه می رود فریاد کنند و دوشادوش دانشجویان، پیگیر وضعیت دانشجویان بازداشتی باشند
والعاقبه للمتقین
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP