آفتاب يزد : مطابق معمول در ساعات اوليه بامداد، سري به نسخه اينترنتي چند روزنامه صبح سهشنبه زدم. بعضي از خبرها با تفاوت اندك در اغلب روزنامهها وجود داشت. گرايش سياسي يا علاقهمنديهاي خاص دستاندركاران بعضي از روزنامهها نيز از لابلاي »خبرنماها« خودنمايي ميكرد. اما ادعاي خبري يكي از روزنامههاي مدعي اصولگرايي را ميتوان برجسته ترين نـكـتـهاي دانـسـت كــــه روز گـذشته در رسانههاي ايران منعكس شد.
به موجب اين ادعا، تعداد شركتكنندگان در مراسم تشييع مرحوم آيت الله منتظري حدود 5 هزار نفر بوده است. البته كساني كه روحانيون محبوب آنها تا چند سال قبل اعلام ميكردند »اكثريت، نشانه حقانيت نيست« نبايد فكر خود را با اعداد و ارقام مشغول كنند. اما آيا آنها حق دارند تا اين حد دست به تحريف بزنند؟ راستش را بخواهيد نميتوانستم همكاران مطبوعاتي خود را به تحريف متهم كنم لذا به خود شك كردم كه شايد عكسهايي را كه ديدهام از منابع غيرموثق و رسانههاي ضدانقلاب بوده است. بلافاصله به اين نتيجه رسيدم هيچ رسانه ضدانقلابي، واقعا از امثال منتظري كه وجودشان اعتبار براي كشور و نظام بود دلخوشي ندارد تا بخواهد تجليل از او را بزرگنمايي كند. پس خود را متهم ساختم كه شايد تصاويرِ مربوط به مراسم ديگري را به اشتباه ملاحظه كردهام. پس تصميم گرفتم بار ديگر به رسانههاي رسمي كشور و خبرگزاريهاي اصولگرا متوسل شوم تا حقيقت برايم آشكار شود. لذا به سراغ خبرگزاري ايسنا رفتم كه با تعويض 5 مدير در چهار سال گذشته، روز به روز به دولت نزديكتر شده است.تصاوير منتشر شده توسط اين خبرگزاري نشان ميداد كه جمعيت، دهها برابر بيشتر از رقمي بوده كه روزنامه مدعي اصولگرايي نوشته است. براي اطمينان بيشتر قلبي به سراغ يك خبرگزاري ديگر رفتم كه در نخستين خبر خود از فوت مرحوم منتظري، حاضر نشده بود از عنوان »آيتالله« براي ايشان استفاده كند. جمعيت قابل مشاهده در تصاوير مخابره شده توسط اين خبرگزاري هم هيچ تناسبي با رقم اعلام شده توسط روزنامه اصولگرا نداشت.
خبرگزاري ديگري هم كه مواضع آن به روزنامه موصوف بسيار نزديك است اگرچه تصويري از كثرت جمعيت- آنگونه كه واقعيت داشت- منتشر ننمود اما نتوانست تصويري كه نشاندهنده ابتدا و انتهاي جمعيت و ثابتكننده رقم 5 هزار نفري باشد در اختيار مخاطبان بگذارد.
ناگهان به ياد آوردم كه بعضي روزنامهها، در جريان سفر يكي از مقامات به تبريز هنرنمايي را به اوج رسانده و تصاويري را منتشر نمودند كه با عكسهاي منتشره توسط خبرگزاريهاي اصولگرا تفاوت عمده داشت. مثلا درحالي كه عكسهاي مـنـتـشـرشـده تـوسط همه خبرگزاريها، سكوهاي خالي ورزشگاه- محل سخنراني - را به خوبي نشان ميداد اين روزنامهها عكسي را چاپ كردند كه همان سكوها مالامال از جمعيت بود. البته با توجه به شرايط آب و هوايي آن روز تبريز، خالي بودن بخشي از ورزشگاه، موضوع عجيبي نبود اما ظاهرا شدت علاقه، باعث شده بود كه تكنولوژي را براي خوشحال ساختن دوستان خود به خدمت بگيرند و جمعيت حاضر در محل سخنراني را چند برابر نشان دهند. وقتي آن قصه را به ياد آوردم با خود گفتم كه شايد خواستهاند جبران مافات كنند و لذا، جمعيت افزوده شده بر آن تصوير را از جـمـعيت حاضر در تشييع جنازه مرحوم منتظري كم كردهاند. اما متوجه شدم اين مسئله نيز نميتواند رقم پنجهزار نفري را توجيه كند زيرا حتي اگر معادل گنجايش آن ورزشگاه را از تشييعكنندگان روز دوشنبه كم كنيم باز هم به رقمي به مراتب بالاتر از 5 هزار نفر خواهيم رسيد. پس تصميم گرفتم به جاي خسته كردن ذهن خويش، منتظر بمانم تا منصفاني از جناح اصولگرا براي حل اين معما، پيشقدم شوند.
در عين حال وجود يك فرض در ارائه آمارهاي اينچنيني، موجب نگراني جدي است. اين نگراني از آنجا آغاز ميشود كه ظاهرا تعدادي از تريبونداران و صاحبنفوذان در كشور، اطلاعات مندرج در يكي دو روزنامه را به راحتي ميپذيرند و همين اطلاعات را مبناي تحليلها- و شايد تصميمگيريها- قرار ميدهند. به نظر ميرسد مخاطب اصلي تصوير بازسازي شده يا رقم 5 هزار نفري هم، همين افراد صاحب نفوذ ميباشند وگرنه بعيد است دستاندركاران اصلي همين روزنامه، تصاوير مخابره شده از آن سخنراني و اين تشييع جنازه را نديده باشند و ندانند كه جمعيت واقعي در قم چه قدر بود يا سكوهاي آن ورزشگاه، چه وضعيتي داشت.
به عبارت واضحتر، شايد براي القاي كثرت طرفداران يك تفكر و قلّت حاميان يك جريان، گاه تنظيم يك تصوير ضرورت مييابد و گاه تعديل آمار يك جمعيت! البته ممكن است آن تصوير و اين آمار، هر دو ناشي از ضعف قدرت محاسبه و تـحليل چند خبرنگار يا مصلحتانديشي بالاتري مانند روحيه بخشي به دوستان باشد كه نگارنده از آن بيخبر است.
اما به هر حال هرچه باشد اين نگراني همچنان وجود دارد كه »اعتمادكنندگان صاحب نفوذ به رسانههاي اينچنيني، براساس همين خبرها، تصاوير و آمارها، تصميماتي بگيرند كه اگر آمار واقعي مراسمي مانند تشييع جنازه قم و سخنراني تبريز را بدانند، در اتخاذ آن تصميمها، قدري تامل به خرج دهند«! اين نحوه خبررساني از بُعد ديگري نيز ميتواند براي كشور و نظام هزينهساز باشد. ترديدي وجود ندارد كه فرصتها و تهديدهاي فراواني در برابر ايران و انقلاب اسلامي وجود دارد كه هم براي بهرهگيري از فرصتها و هم براي مقابله بهينه با تهديدها جلب اعتماد مردم يك ضرورت اجتنابناپذير است. كساني كه بنابر بعضي مصلحت سنجيها يا خداي نخواسته براي برخي تسويهحسابها، واقعيات آشكار را دستكاري ميكنند آيا به روزي انديشيدهاند كه همين رسانههاي داخلي بايستي در برابر خبرسازيهاي شيطنت ا~لودِ مخالفان نظام،بـه نـقش ا~فريني بپردازند و از مردم براي استفاده بهينه از فرصتها يا كاهش هزينه براي رفع تهديدها كمك بگيرند؟ آيا روشهاي فعلي، اعتمادي به رسانههاي داخلي باقي ميگذارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP