رابطه ضعف احمدی‌ن‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژاد و حمله به هاشمی - صادق زيبا كلام

زمان انتشار: چهارشنبه 18 آذر 1388 - 17:26:31

ضدیت حامیان احمدی نژاد با هاشمی رفسنجانی پدیده تازه ای نیست گواینکه این افراد با آقای هاشمی از ابتدا مخالف بودند در این میان آقای غلامحسین الهام و همسرشان تنها تخصص خود را در مخالفت با هاشمی و حمله به وی می دانند به ترتیبی که بار دیگر آقای الهام به عملکرد دولت هاشمی تاخت البته ان دوران ضعف ها و نواقصی را داشته است اما به بهانه این مساله نمی توان تمام دستاوردهای عظیم این سالها را نادیده گرفت . 

آقای الهام در سخنان خود به این نکته اشاره کردند که استراتژی دولت سازندگی رفاه بود اما آقای هاشمی در آن سالها بارها تاکید کردند که مردم محروم باید یک دوره ریاضت بکشند و کمربند ها را سفت کنند.زیرا هدف دولت سازندگی آزاد سازی اقتصاد بود همچنانکه ایران به دلیل اقتصاد دولتی آسیب زیادی دیده بود بنابراین تجربه  کشورهای توسعه یافته نسل اول (کشورهای غربی و سرمایه داری  ) و کشورهای نسل دوم که از مدار توسعه نیافتگی خارج شدند ثابت کرد که اقتصاد دولتی بزرگترین مانع رشد است همچنانکه  ایران فقط  به خاطر اقتصاد دولتی با وجود ذخایر بزرگ قبل و بعد از انقلاب نتوانست توسعه پیدا کند به عبارت بهتر نا کار آمدی این اقتصاد فقط در ایران و کشورهای بلوک شرق ثابت نشد بلکه در سراسر دنیا این موضوع مورد اجماع قرار گرفت .همانند کاری  که تورگوت  اوزال در ترکیه و ماهاتیر محمد در مالزی انجام داد.

علت تخریب ایشان از سوی اصولگرایان به خاطر ضعف احمدی نژاد در خصوصی سازی است .

بهانه آنها به دلیل تناقض سیاست آقای هاشمی با عدالت به هیچ وجه قابل قبول نیست زیرا آنان طرفدار اقتصاد دولتی بوده و بر این باور هستند که اقتصاد دولتی بزرگترین سود را به حکومت ایران می رساند. زیرا اگر خصوصی سازی صورت بگیرد کنترل دولت بر منابع کاهش می یابد و اگر چنین چیزی محقق می شد برای حکومت مقدور نیست که اقتدار خود را حفظ کند و به همین دلیل محافظه کاران مانع اجرای این برنامه ها شدند.

به موازات مانع تراشی محافظه کاران برای اجرای این برنامه ها در گذشته و زیر سوال بردن برنامه های دولت سازندگی توسط حامیان احمدی نژاد در مقطع کنونی، این سوال پیش می آید که بدنبال اجرای برنامه های اقتصادی توسط احمدی نژاد و حامیان وی از مرداد 84 که هیچ مانعی بر سر اجرای آن نبوده است آیا اقشار مردم ثروتمند تر شده اند یا اینکه فقر آنها افزون شده است. آیا قدرت خرید مردم افزایش یافته یا کاهش پیدا کرده است. برای پاسخ به این سوالات نیازی به آمار دقیق و پیشرفته نیست زیرا همه مردم به صورت واقعی می توانند این مسائل را درک کنند و به آن پاسخ دهند.

آقای احمدی نژاد که مدعی کمک به فقیران است باید به این سوال پاسخ دهد که آیا فاصله بین دهک ها کاهش یافته یا افزایش یافته است ؟یک کارگر یا یک کشاورز چقدر می تواند گوشت بخرد؟ میزان خط فقر چیست چند درصد مردم زیر خط فقر 750 هزار تومان قرار می گیرند الیته آقای الهام فراموش کردند که آقای هاشمی 12 سال است با قدرت رسمی خداحافظی کردند اما همچنان این گروه اصرار دارند که هاشمی مقصر است اگر تا دیروز انگشت اتهام گرفتن به سمت هاشمی محبوبیت می آورد امروزه کسی نمی تواند هاشمی را به عنوان عامل بی عدالتی به جامعه معرفی کند و مردم را مجاب کند که هاشمی مقصر است  به ویژه آنکه گوش قشر تحصیلکرده دیگر  به این اتهام ها بدهکار نیست .