آخرین اخبار سانی نیوز

۱۳۸۸ دی ۱۵, سه‌شنبه

زهرا رهنورد “مصائب زنان پس از انتخابات دهم” را روایت می کند


تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۸۸
شبکه جنبش راه سبز (جرس): زهرا رهنورد متفکر، هنرمند و استاد دانشگاه در روایتی خواندنی از رنجهای زنان ایرانی می پرسد: چرا نباید فهرست سرفرازی و سعادت زنان را احصا کنیم و چرا نباید فهرست آشکار مصائب زنان را در معرض قرائت وجدانها قرار دهیم؟ آیا این یک بازگشت نیست؟" همراه میر حسین موسوی در جنبش سبز ملت ایران، در این روایت، از ظلم بی نظیری که بر زن ایرانی می رود به شدت انتقاد می کند:    

مصائب زنان پس از انتخابات دهم

امروز پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، فهرستی از مصائب پیش روی ملت است
که بخشی از آن مربوط به زنان است.

در تمام طول تاریخ، هنگام لشگرکشی­ها، کودتاها، و جنگ­ها و هنگامی که
نظام­ها پا از ساحت عدل بیرون نهاده و با تاکتیکِ شکستن و زدن و و بستن و
شکنجه و زندان، به استراتژی تداوم اقتدار خود دوام بخشیده­اند، اگرچه مرد
و زن و پیر و جوان و بزرگ و کوچک را از ترور و ارعاب و وحشت بهره­مند
کرده­اند، اما پیوسته، مصائب زنان مضاعف بوده است.

هنگامی که فهرست رنجهای زنان را مرور می­کنم از نوعی بی­چشم و رویی و
حق­ناشناسی که خاص خودکامگی­ها است متأثر می­شوم. آیا جمهوری اسلامی
فراموش کرده که سی سال پیش برای تحقق همین نظام، زنان پیشوا و پیشتاز
بوده­اند، و از تقدیم جان و مال و آبروی خود دریغ نورزیدند؟ آیا فراموش
کرده­ایم که در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس زنان با شجاعت زینب­وار همسر و
فرزندان را روانة جبهه­ها کردند تا وجبی از خاک ایران به تاراج بیگانه
نرود؟ و متأسفانه همانها، امروز از بلاکشان و دردی­کشان جام زهر جفا
هستند...

چرا نباید فهرست سرفرازی و سعادت زنان را احصا کنیم و چرا نباید فهرست
آشکار مصائب زنان را در معرض قرائت وجدانها قرار دهیم؟ آیا این یک بازگشت
نیست؟

-         رنجنامه بانوان بیت شهید دستغیب چه واقعه­ای را به یادمان
می­آورد؟ پنهان کردن دختران در کنج صندوق­خانه­ها (بخوانید خیمه­ها) دور
از گزمه­ها و شحنه­های مست، سرِ شکسته و خون­آلود جوانان و ... بستن درِ
مسجدی در شیراز؛ کدام را باید گفت؟ گیرم نه برای 800 سال سابقه اخلاص و
ایمان و فداکاری خاندان دستغیب بلکه برای کندن خلخال از پای یک زن یهودی،
آیا نباید شکوه کرد و گریست و پاسخی مناسب­تر از اشک و شکوه براه انداخت؟

اما فهرست مصائب ادامه دارد.

-         زنان زندانی؛ زنانی که گناهی جز آزادی­خواهی و حق­جویی
نداشته­اند. بیاد آوریم در واقعه کربلا فجایع زیاد بود، اما زنان را
زندان نکردند. تجاوز و شکنجه­­ها جای خود را دارد. این هتک آبروی یک نظام
است که زنان که را سمبل رأفت و شفقت و قداست یک ملّتند، به زندان
بیافکند.

-         زنانی نمی­دانند در مقابل اشک چشمان فرزندان به دور از پدر، چه
پاسخی بدهند.

-         زنانی نمی­دانند به ضجّه­های سوزناک «بابا، بابا»ی فرزندان
یتیم خود چگونه باید بگویند «بگذار دلت تنگ و تنگتر شود، اما دیگر بابایت
را نخواهی دید، چون او را از پل پرت کرده­اند، زیر ماشین کشته­اند، یا به
تیر جفا قلب پر از مهرش را سوراخ سوراخ کرده­اند»؛ مثل سید علی موسوی
حبیبی.

اما زنان از این پس باید شاهد یک نقاب نیز باشند: نقاب حفظ کیان خانواده؛
با محتوی نابودی خانواده؛ با قانونی به نام تعدد زوجات که بنا به نظر
آیت­الله العظمی صانعی، بدون رضایت و اجازه زن، جرم و حرام است، و تنها
شرطی که گذاشته­اند فقط و فقط رضایت زن نخست است. بگذریم از این که در
جوامع مدرن امروزی فردیت­های انسانی زن و مرد به طور طبیعی زمینه‌های
چنین اجازه­ای را نیز به صفر رسانده، و البته در جوامع امروزی برای
عشرت­طلبان نیز لازم نیست جواز شرعی صادر شود.

اما نهایتاً باید گفت دست­مریزاد، چقدر خوب قدردان زنان شکوهمند ایران بوده­اید!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سلام
از اینکه نظر خود را راجع به این نوشته اعلام می کنید، متشکریم.
در اولین زمان ممکن پاسخ شما را خواهیم داد.
-------------------------------------------------
Hi.
Tank you for your comment about this post.
Answer your comment ASAP

آخرين آخبار